عرفان کسرایی| بی بی سی فارسی ، شانزدهم ژانویه ۲۰۱۸
عرفان کسرایی، پژوهشگر مطالعات علم در دانشگاه کاسل آلمان در این مقاله که برای صفحه ناظران می گویند نوشته است به رویکرد رسانه های مختلف بر اساس منافع و دیدگاه هایشان به اعتراضات گسترده ایران پرداخته و با نگاهی به اصل بی طرفی می گوید که در دوران معاصر شبکه های مجازی حتی با فیلترینگ هم جایگزین رسانه های کلاسیک شده اند.
چند روز پیش گزارشی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی منتشر شد که در آن مصاحبه شوندگان همگی به یک صدا با فیلترینگ تلگرام موافق بودند و استدلال می کردند از زمانی که تلگرام فیلتر شده زندگی آنها نیز بهتر شده است. دیری نپایید که مشخص شد این مصاحبه ها چیزی جز جعل واقعیت و تقطیع فیلم ها و مصادره به مطلوب نبوده است. پیش از آن بسیاری از کاربران توییتر خواستار تحریم صدا و سیما شده بودند و این شبکه را بخشی از یک بنگاه دروغ پراکنی و پروپاگاندای حکومتی خوانده بودند.
در همین کشاکش، یک استاد جامعه شناسی که به عنوان میهمان در برنامه زاویه شبکه ۴ شرکت کرده بود در یک برنامه زنده اظهار داشت: صدا و سیما به طور سیستماتیک دروغگو است. این دروغگویی که بسیاری صدا و سیما را به آن متهم می کنند استریوتایپ شبکه های پروپاگاندای دولتی است. وجوه مشترکی مانند پخش اعترافات تلویزیونی، مغزشویی و تبلیغات شبانه روزی. چیزی شبیه به دستگاه تله اسکرین در رمان ۱۹۸۴ جرج اورول. همان چیزی که باعث شد وینستون اسمیت، بالاخره به دام بازداشتگاههای پلیس مبارزه با جرایم فکری بیفتد و به اجبار به این باور برسد که به جز آنچه حزب میگوید هیچ حقیقت دیگری وجود ندارد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی در پوشش دادن تحولات ایران تنها نیست. اگرچه صدا و سیما رسانه ای است برای پخش قرائت رسمی حاکمیت از این رویدادها اما رسانه های بسیاری هستند که تحولات اخیر ایران را از زوایای دیگری نیز پوشش میدهند. همسو یا مخالف تفاوتی نمی کند. از کانال تلگرامی آمد نیوز گرفته تا بخش فارسی صدای آمریکا. از خبرگزاری تسنیم، رسانه منتسب به سپاه پاسداران گرفته تا تلویزیون بی بی سی فارسی. آن چه در ایران اتفاق می افتد رخدادی واحد است و تصاویر اعتراضات نیز در دسترس همه قرار می گیرد. اما چه چیزی باعث می شود یک نفر این اعتراضات سراسری را موجی بی ریشه ارزیابی کند که فروکش خواهد کرد و دیگری آن را به قیام ملتی به پاخاسته علیه ظلم تعبیر کند؟
واکنش افراد و شخصیت های سیاسی و موضع گیری آن ها در قبال این تحولات مشخص است. طبیعی است در جریان تحولات اخیر، مقامات حکومتی یا وابستگان مالی یا عاطفی یا سیاسی جمهوری اسلامی همه چیز را در راستای مواضع رسمی نظام حاکم تفسیر کنند. به راستی چه چیزی سبب می شود یک فکت واحد (در این جا یعنی اعتراضات سراسری در ایران)، تا بدین پایه مورد تفاسیر کاملا متضاد و متفاوت قرار بگیرد؟
در چنین فضایی چه کسی راست می گوید و یک شبکه خبری چگونه باید منعکس کننده دیدگاه ها و نظرات موجود باشد؟ یک شبکه خبری چگونه می تواند به عنوان رسانه ای بی طرف، بدون جهت گیری سیاسی، صرفا آن چه که در جریان است را روایت کند؟ یک شبکه خبری چگونه و بر چه مبنایی باید تریبون خود را در اختیار نمایندگان تفکرات گوناگون بگذارد؟ کدام یک از رسانه ها قابل اعتمادند؟ چرا روایت رجانیوز یا فارس نیوز و تسنیم از وقایع ایران، با روایت رسانه هایی مثل دویچه وله یا فاکس نیوز یا تلویزیون من و تو متفاوت یا متضاد است؟ چگونه می توان دریافت چه کسی راست می گوید و چه کسی اخبار نادرست منتشر می کند؟
گردش آزاد اطلاعات در رسانه ی آزاد
سید حسن نصرالله در سال ۲۰۱۶ گفته بود تمام پول و بودجه و سلاح و موشک ما از جمهوری اسلامی ایران میرسد. تعجبی ندارد که او در جریان تظاهرات سراسری اخیر، همگام با موضع رسمی جمهوری اسلامی همه چیز را زیر سر دونالد ترامپ ارزیابی کند و بگوید امیدها برای گسترش اعتراضها و تغییر حکومت در ایران، نقش بر آب خواهد شد. اما این موضع گیری یک فرد یا جریان و از سر حفظ منافع مالی یا ایدئولوژیک است.
حساب صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز جداست. صدا و سیما یک رسانه آزاد نیست. این سازمان اگر چه یک رسانه است اما در واقع یک نهاد ایدئولوژیک در راستای تبلیغات و پروپاگاندای حکومتی است. رسانه آزاد جایی برای گردش آزاد اطلاعات است و رویدادها را همانگونه که هستند روایت می کند. به عبارت دیگر، بدون توجه به این که یک رویداد به سود یا به ضرر یک حزب یا گروه سیاسی و یا اجتماعی باشد. یک رسانه آزاد، روابط عمومی یک اداره نیست که در بولتن خبری یا ماهنامه داخلی خود تنها اخبار خوب، مفید و امیدبخش مخابره کند.
این تصور غلط که یک رسانه باید مثل روابط عمومی یک اداره، تنها به تعریف و تمجید و مدح و ثنا بپردازد بسیار رایج است. در دی ماه ۱۳۹۵ غلامحسین کرباسچی روی خط تلفنی بی بی سی به شدت از این رسانه انتقاد کرد و معتقد بود که تریبونی که این رسانه در نقد کارنامه اکبر هاشمی رفسنجانی در اختیار منتقدین قرار داده نقد نبوده و توهین بوده. البته این دیدگاه انحصاری و ایدئولوژیک در دنیای خبری امروز اساسا ناکارآمد است. امروزه با وجود شبکه های اجتماعی گسترده عملا یکجانبه گرایی و جهت دهی به اخبار ممکن نیست. این روش ممکن است به صورت مقطعی جواب دهد اما در نهایت، این گردش آزاد اطلاعات است که انحصار خبری را شکسته و حقایق را آشکار می کند. افکار عمومی روزی واقعیت را قضاوت خواهند کرد، نه آنچه که مطلوب یک رسانه یا حزب و گروه یا حکومت باشد. رسانه های بسته و با محتوای ایدئولوژیک، حقیقتی دستکاری شده و مطابق میل خود را منتشر می کنند. از این رو یکی از راه های دستیابی به اخبار درست، شنیدن خبر از رسانه های آزاد است که بر مبنای گردش آزاد اطلاعات شکل گرفته اند.
اصل بی طرفی
اصل بی طرفی در رسانه ها به خصوص در حوادث تاریخی سرنوشت ساز ایران، کانون بحث ها و نظرات موافق و مخالف بوده است. نگاهی به صفحه توییتر بسیاری از کارکنان شبکه های فارسی زبان خارج از کشور نشان می دهد که تقریبا اکثر روزنامه نگاران و خبرنگاران شاغل در این رسانه ها به این موضوع اشاره کرده اند که مواضع آن ها در شبکه های اجتماعی یا توییتر شخصی، نظر شخصی آنهاست و نه نظر رسانه ای که در آن مشغول به کارند. اصل بی طرفی رسانه ها را باید از چندین و چند زاویه مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
یک رسانه تلویزیونی، مجموعه ای است متشکل از امکانات رسانه ای، دوربین فیلمبرداری، مبل و میز و میکروفن و استودیو و همچنین مدیران و کارمندان و خبرنگاران و مجریان و روزنامه نگاران. بدیهی است که امکانات رسانه ای نمی توانند در انتقال اخبار سوگیری داشته باشند و این خبرنگاران هستند که ممکن است یک روایت واحد را به شکل های گوناگون روایت کنند. یک خبرنگار ممکن است معترضان یک کشور را آشوب طلبان بخواند و دیگری آن ها را مردم و یا شورشیان و یا انقلابیون و یا حتی به سادگی معترضان بخواند.
در عرف روزنامه نگاری، روزنامهنگاران موظف به رعایت اصل بیطرفی هستند و یک شبکه خبری نمی تواند آگاهانه یا ناآگاهانه نگاه مشخصی به حوادث جهان داشته باشد یا با موضوعهای جنجالی تنها از یک طرف برخورد کند. فرض کنیم که خبرنگاری وارد کافهای میشود که در آن دو مرد در حال بحث و جدل هستند. بحث بالا گرفته و یکی معتقد است “دو به علاوه دو برابر است با چهار”. ولی مرد دوم نظر دیگری دارد و میگوید “دو به علاوه دو برابر است با پنج. “رعایت بینظری” به معنی آن است که گزارشگر بدون دخالت دادن هیچ گونه پیش فرضی در مورد ریاضیات و اعداد و محاسبات، صرفا نظرات دو سوی این مناقشه را منعکس کند.
گزارشگر نباید بگوید استدلال کدامیک از دو طرف درگیر، درست و کدامیک غلط است. جهتگیری نکردن” به این معنا است که گزارشگر، سخنان هر دو سوی ماجرا را بدون هیچگونه قضاوتی گزارش دهد با وجود اینکه میداند یکی از آنها اشتباه میکند. یکی از راه های دسترسی به اخبار صحیح، شنیدن خبر از رسانه هایی است که دست کم به معنای عرفی به اصل بی طرفی پایبند هستند.
تریبون آزاد، عقلانیت و منطق
بی طرفی از دیدگاه فلسفی، به شدت محل مناقشه است. من نیز بر این باورم که مشاهدات ما “نظریه مند” هستند و در واقع ما تحولات جهان را با سوگیری قبلی مشاهده و تفسیر می کنیم. یک فرد با گرایش مارکسیستی تحولات ایران را عرصه منازعه طبقاتی پرولتاریا و بورژوازی می بیند و هر تحولی که در اجتماع صورت می گیرد را تاییدی بر دیدگاه و باورهای خود می داند. یک فرد اصلاح طلب همه چیز را با معیار و محک باورهای خود می سنجد و یک فرد حزب اللهی نیز از امتی صحبت می کند که ذوب و گوش به فرمان ولایت فقیه است. او هر خبر و تحولی را در راستای تایید دیدگاه های خود می بیند. تمایلی که اصطلاحا به آن سوگیری تاییدی می گوییم. به عبارت ساده تر چیزی به عنوان بی طرف وجود ندارد و همه ما مواضع و پیش فرض هایی داریم که حتی روی مشاهدات مان نیز تاثیر می گذارد. حتی متنی که هم اکنون در حال مطالعه آن هستید نیز بی طرفانه نیست.
رسانه آزاد، مجموعه ای است از افرادی با گرایش های گوناگون و مواضع سیاسی متفاوت که الزاما با یکدیگر همسو نیستند. لیکن آن چه که مهم است بالانس نهایی افکار و عقاید گوناگون در خروجی یک رسانه است. یکی از مشخصه های رسانه آزاد این است که در یک رسانه آزاد، میهمانانی با رویکردها و جهت گیری های مختلف دعوت می شوند و به هر کدام تریبون داده می شود. رسانه آزاد می داند که در نهایت، این افکار عمومی هستند که باید تشخیص دهند در این بین چه کسی درست می گوید و سخنش به چه میزان بهره ای از حقیقت دارد.
این مساله می تواند خود معیار غربالی برای تشخیص اخبار درست از اخبار نادرست باشد. رسانه های گروهی و حزبی و تشکیلاتی، تنها انعکاس دهنده نظرات افراد همسو و هم نظر هستند. در آن ها تضارب آراء وجود ندارد و همه یک صدا، نظرات مشابهی را نمایندگی می کنند. از این رو، یکی از راه های تشخیص رسانه ی آزاد و به نوعی بی طرف، این است ببینیم یک رسانه به چه میزان به افکار و عقاید و دیدگاه ها و نظرات گوناگون، تریبون می دهد.
شبکه های اجتماعی، رسانه هایی بی طرف
در جریان حوادث اخیر، دولت ایران برای جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات، اقدام به فیلترینگ گسترده شبکه های اجتماعی کرد. اپلیکشین پیام رسان تلگرام که فراگیرترین راه ارتباطی مردم در ایران است، به مناقشه بین محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی و پاول دوروف مدیر تلگرام دامن زد و این جدال نهایتا به مسدود کردن تلگرام منجر شد. شبکه های اجتماعی دیگر مانند اینستاگرام نیز از گزند فیلترینگ در امان نماندند. توییتر و فیس بوک و یوتیوب که از پیش در دایره بسته فیلترینگ گرفتار شده بودند. این شبکه های اجتماعی در کنار همه شبکه ها و رسانه های رسمی که به تهیه خبر و گزارش از وقایع اخیر ایران می پردازند، برای حاکمیت بی نهایت مهم است. فضای مجازی و سرعت پخش خبر در آن، آن قدر برای حاکمیت ها مهم است که در چنین شرایطی رفتار مشابهی از خود نشان می دهند.
در جریان تحولات مصر در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ حکومت مصر در برخورد با اعتراضات به قطع پوشش تلفن همراه در میدان التحریر روی آورده بود و حتی اینترنت و اس.ام. اس را نیز از دسترس شهروندان خارج کرده بود. شبکه های اجتماعی رسانه های آزادی هستند که در آن ها هر شهروند یک خبرنگار است و تریبونی برای بیان نظرات، ارسال عکس و گزارش خبری در اختیار دارد. این رسانه های آزاد، به صورتی کاملا دموکراتیک و با رای شهروندان شکل می گیرند و در عمل هیچ راهی نیز برای مسدود کردن آنها وجود ندارد. با بالا گرفتن اعتراضات در ایران، حتی فیلترینگ کانال های تلگرامی نتوانست از ادامه کار آن ها جلوگیری کند.
با مسدود کردن هر کانال، کانال دیگری و از نو راه اندازی می شد و ظرف چند ساعت، تعداد مخاطبان آن به همان میزان که بود می رسید. حتی شبکه ها و رسانه های خبری معتبر نیز، بخش زیادی از اخبار و گزارش های خود را مدیون شهروندانی هستند که اخبار و تصاویر را لحظه به لحظه در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند. شبکه های اجتماعی، رسانه هایی آزاد و بی طرف اند که حتی فیلترینگ نیز توان مقابله با آن ها را ندارد. حال بماند که پیشرفت های تکنولوژی را نیز نباید دست کم گرفت و خبرهایی از قول پاول دوروف نیز منتشر شده که بر مبنای آن، فیلترینگ تلگرام در آینده نزدیک غیر ممکن خواهد شد.
لینک متن کامل این مقاله در وبسایت بی بی سی فارسی