عرفان کسرایی| روزنامه شرق
سال پانزدهم شماره 2984 ، پنجشنبه 20 مهر 1396
آیا اساسنامه نوبل، همگام با تحولات زمانه تغییر خواهد کرد؟
برندگان جایزه نوبل امسال نیز معرفی شدند و اخبار این رخداد بزرگ علمی در چند روز، تیتر اول نشــریات و روزنامه های مهم دنیا بود. جایزه نوبــل اگرچه به عنوان یکی از بزرگ تریــن و معتبرترین جوایز علمی دنیا در رشــته های فیزیک و شیمی و پزشکی شناخته می شــود، اما در عین حال اکتشــافات بســیاری را می توان یافت که بنا بــه دالیل گوناگون و با وجود اهمیت زیاد علمی و تأثیر بر زندگی بشر، از دریافت آن بازمانده اند. دریافت جایزه نوبل، پیش شــرط هایی دارد که ممکن اســت گاهی حتی ناعادلانه هم به نظر برســند. اما مسئله بر سر این است که همه چیز در اعطای این جایزه، تنها بر محور تصمیم کمیته مرکزی و درواقع بر مبنای اساســنامه بنیاد نوبل می چرخد و حتی گاهی ممکن است برنده جایزه نوبل، گزینه مدنظر بســیاری از صاحب نظران جامعه علمی هم نباشد. اساســنامه بنیاد نوبل تبصره های ســخت گیرانه ای دارد که به خصوص در ســال های اخیر حتی مورد انتقاد برندگان جایزه نیز قرار گرفته است. اعطای جایزه نوبل فیزیک امسال هم که به طور مشترک به سه فیزیک دان به نام های «راینر وایس»، «بری ســی. بریش» و «کیپ اس. تورن» اعطا شــد، به اظهارنظرهایی از این دســت دامن زد. این سه فیزیک دان که به دلیل تالش های خود در زمینه آشکارسازی امواج گرانشی در رصدخانه موج گرانشی تداخل لیزری «لایگو » موفق به دریافت جایزه نوبل شدند، کشف بزرگ خود را در عین حال به یک کار تیمی بزرگ و به دانشمندانی مدیون هســتند که طی ســال های متمادی در لایگو فعالیت کرده اند. «کیپ تورن» یکی از سه برنده نوبل فیزیک امسال می گوید: «من امیدوار بودم جایزه نوبل فیزیک به تیم ویرگو-لایگوعطا شــود که کاشف این پدیــده بودند یا به تیم لایگو تعلق بگیرد که این ابزار حیرت انگیز را برای آشکارسازی امواج گرانشی طراحی کردند، نه صرفا به تیم سه نفره ما. ما در زمانه ای زندگی می کنیم که کشــف های بزرگ به کمک همکاری های بزرگ ممکن می شود؛ همکاری هایی که محصول تالش چندین نفر است و من امیدوارم کمیته نوبل در آینده راه حلی برای این موضوع پیدا کند که در نتیجه آن تمامی افرادی که در پژوهش هایی مانند لایگو سهم دارند، بتوانند از آن بهره مند شوند». ایــن اظهارنظر «کیپ تورن» بــا وجود آنکه از روی شکسته نفســی و فروتنی بیان شــده، اما با اساســنامه کنونی نوبــل هم خوانی ندارد و همان گونه که او به درستی اشاره کرده، محقق شدن آن مستلزم تغییراتی در اساسنامه بنیاد نوبل است. با پیچیده ترشدن شاخه های مختلف علمی در دهه های اخیر، جایزه های هر رشــته علمی عموما بین دو یا ســه نفر تقســیم می شود و به سختی می توان انتظار داشــت که مثال جایزه نوبل فیزیک، تنها به یک نفر اعطا شــود. این موضــوع بیانگر اهمیت کارهای تیمی در فعالیت های علمی و پژوهشــی روزگار ماست و اینکه جزئیات علوم مختلــف به قدری پیچیده شــده اند کــه دیگر به نــدرت می توان به تنهایی از پس یک اکتشاف بزرگ برآمد. کشف امواج گرانشی در لایگو تنها مورد از این دســت نیســت مثال در برخی موارد مانند اعطای نوبل فیزیک ۲۰۱۳ و کشــف بوزون هیگز هم اگرچه اغلب، همه کار را به پای «پیتر هیگز» می نویســند، اما کمیته نوبل نمی توانســت سهم «فرانسوا انگلرت» را نادیده بگیرد. جایزه نوبل فیزیک و شــیمی ۲۰۱٦ نیز مشترکا به تیم های ســه نفره اعطا شد و تنها استثنا در سال گذشته (به جز نوبل صلح و ادبیات که انفرادی بودند)، جایزه نوبل پزشکی بود که به یک نفر تعلق گرفت. در جریان اعطای نوبل فیزیک ســال ۲۰۱۳ حتی بسیاری در آن زمان معتقد بودند نه تنها «فرانســوا انگلــرت»، بلکه مرکز تحقیقات ســرن که توانســته بود وجود این ذره هیگز را اثبات کند، نیز باید در این جایزه سهیم باشد. مســئله محدودیت تعداد دریافت کنندگان جایزه نوبل در هر ســال، در عمل یکی از ســخت گیرانه ترین تبصره های اعطای جایزه نوبل است. به ویژه در اکتشــافاتی که محصول کار تیمی گسترده و فراگیر هستند، این مسئله به وضوح به یک موضوع چالش برانگیز تبدیل می شود. براساس قواعد نوبل، یک جایزه را درنهایت می توان بین ســه نفر تقســیم کرد، به بیان ســاده تر بین سه نفری که بیشــترین نقش را در پیشبرد و توسعه آن نظریه یا اکتشاف ایفا کرده اند. برای مثال اگر در توسعه یک پروژه چهار نفر سهیم بوده باشند، نام نفر چهارم نادیده گرفته می شود. یکی از بزرگ ترین چالش ها حتی می تواند این باشد که هر کسی (یا هر مؤسسه ای) به چه میزان در آن اکتشــاف یا اختراع ســهم داشته است. گاهی تشخیص این مســئله واقعا دشوار اســت و دلیل آن هم این است که در زمان «آلفرد نوبل»، اغلب یک نفر و به تنهایی به واسطه اختراع یا اکتشاف خود نامزد دریافت نوبل می شــد، اما اکتشــافات علمی زمانه ما بــه گونه ای کامال محسوسی با گذشته فرق می کند و گاهی تعداد افراد دخیل در یک پروژه ممکن است به ده ها و صدها نفر برسد. با وجود این، اگر بیش از سه نفر در توسعه یک اکتشاف علمی سهم داشته باشند مثال پروژه ای که در آن چهار نفر با یکدیگر همکاری می کنند، نفر چهارم نادیده گرفته می شود. حق با «کیپ تورن» اســت که گفته ما در زمانــه ای زندگی می کنیم که کشــف های بزرگ به کمک همکاری های بزرگ ممکن می شود. نگاهی به لیست برندگان جایزه نوبل از آغاز تا امروز این موضوع را تأیید می کند که اکتشــافات علمی زمانه ما با گذشــته فرق می کند و مثال در فیزیک، بعید اســت که یک دانشــمند به تنهایــی همه کارهــا را از صفر تا صد انجام داده باشــد و در بسیاری موارد عادلانه است که سهم مؤسسات و سازمان های پژوهشی بزرگ نیز لحاظ شود. همان گونه که گفتیم در سال ۲۰۱۳ چالش بر ســر این بود که چرا نوبل فیزیک به کسانی تعلق گرفته که وجود بوزون هیگز را پیش بینی کرده اند و نه مثال به دانشــمندان یک مرکز پژوهشی بزرگ مانند سرن که آن را کشف یا آشکارسازی کرده اند. از اینهــا که بگذریم، همان طــور که انتظار می ر فت، امســال یکی از بزرگ ترین اکتشافات سال های اخیر در فیزیک یعنی کشف امواج گرانشی، ِ نوبل فیزیک را از آن خود کرد. اگرچه خیلی ها به اشتباه سال گذشته منتظر اعطای نوبل به کاشــفان امواج گرانشی بودند، ولی پیش بینی بسیاری از دانشــمندان و روزنامه نگاران علمی اشــتباه از آب درآمد چون یک نکته مهم در اساســنامه نوبــل از دید آنها پنهان مانده بود. برای نامزدشــدن دریافت جایزه نوبل باید همه چیز تا ۳۱ ژانویه هر ســال ثبت شده باشد و اگر این تاریخ مهلت نهایی رعایت نشــود، نامزد معرفی شده باید تا سال بعد منتظر بماند و بخت خــود را برای دریافت جایزه نوبل امتحان کند. این ماجرا دقیقا در ســال ۲۰۱۶ در اعطای نوبل به فیزیک دانان کاشــف امواج گرانشــی اتفاق افتاد. خبر این کشــف تازه در ماه فوریه اعلام شده بود و این فیزیک دانان طبق اساســنامه نوبل نمی توانستند نامزد دریافت نوبل شــوند. اینکه اساســنامه نوبل آن گونه که «کیپ تورن» انتظار دارد همگام با تحولات زمانه تغییر خواهد کرد یا نه، هنوز مشــخص نیست. فقط باید صبر کرد و دید.
فایل پی دی اف این مقاله در وبسایت روزنامه شرق