تولید، توزیع و مصرف دانش مهندسی

آیا ما به این تعداد مهندس نیاز داریم؟
عرفان کسرایی|روزنامه شرق شماره 3002- پنج شنبه 11آبان1396

با پیشرفت علم به معنای مدرن آن در قرن جدید، تحصیلات دانشگاهی نیز در سراسر جهان شکل و قالب جدیدی به خود گرفت. رشته‌های دانشگاهی روز به روز تخصصی ‌تر شدند و بنا به نیاز جامعه، صنعت و تولید، رشته‌های جدیدی پا به میدان گذاشتند که پیش از آن وجود نداشتند. در یک نگاه کلی چهار دسته رشته دانشگاهی وجود داشت. علوم پایه (شامل فیزیک و شیمی و زیست شناسی و زمین شناسی و …) ، علوم پزشکی (شامل پزشکی و دندان‌پزشکی و داروسازی و پرستاری و …) ، علوم انسانی (شامل فلسفه و منطق و روان‌شناسی و علوم اجتماعی و علوم سیاسی و …) و دست آخر رشته‌هایی مانند مهندسی شیمی، برق، مکانیک‌، عمران و سازه، صنایع، معدن، متالورژی ونظایر آن که امروزه به عنوان رشته‌های علوم مهندسی شناخته می‌شوند. از نظر تاریخی این تفکیک میان رشته‌ها بنا به دلایل اقتصادی و علمی و صنعتی و حتی استعداد و ظرفیت صورت گرفت و نه به دلایل فرهنگی و یا سلیقه شخصی. این شد که مثلا یک کشور در زمینه داروسازی پیشرفت سریع‌تری داشت و کشور دیگری در مهندسی نرم‌افزار توانست سری در سرها بلند کند. روزگاری استخراج زغال‌سنگ و تولید آهن و ساخت ماشین‌های بخار بر مبنای اصول ترمودینامیک در اروپای سال‌های ١٨٥٠ تا ١٨٧٠ به شکل خیره‌ کننده ای رونق گرفته بود و به موازات آن، صنعت نیاز به تربیت نیروهای متخصص برای افزایش سطح تولید و بهره‌وری بود. دقیقا در همین سال‌های پس از ١٨٧٠ بود که آلمانی‌ها به‌ خصوص در صنایع شیمیایی به پیشرفت‌های چشمگیری دست پیدا کردند. در سال‌١٨٧٢ گزارش یک گروه انگلیسی که از آلمان بازدید می‌کرد نشان می‌داد که تعداد دانشجویان شیمی مشغول به تحصیل، تنها در دانشگاه مونیخ، از تعداد دانشجویان شیمی در کل انگلستان بیشتر است.

فایل پی دی اف متن کامل این مقاله در وبسایت روزنامه شرق

لینک این مقاله

Leave a Reply