عرفان کسرایی | رادیو فردا
در آستانه سالگرد انقلاب پنجاه و هفت، حکومت ایران بر اساس یک رسم چند ده ساله از دستاوردهایی رونمایی می کند که به زعم هوادارانش، استقلال و پیشرفت ایران را در دوران این حکومت نشان می دهد. تلویزیون حکومت ایران معمولا در چنین روزهایی با انتشار تصاویری از افتتاح سد، آسفالتریزی معابر، دیوار آجری یا جدول کشی کنار خیابان، کارخانه آب معدنی و یا دکل مخابراتی تلاش می کند که تصویری توسعه گرا از خود نشان دهد. در روزهای اخیر نیز مقامات حکومتی از پرتاب قریب الوقوع ماهواره ظفر خبر دادند و تبلیغات گسترده ای برای پوشش رسانه ای آن منتشر کردند. پرتابی که حتی روز دقیق و ساعت آن نیز مشخص نیست و قرار است در جریان آن یک ماهواره ۱۱۳کیلوگرمی به نام ظفر در مدار ۵۳۰ کیلومتری زمین قرار داده شود. این ماهواره که به ادعای مقامات وزارت ارتباطات حکومت ایران محصول سه سال کار و همکاری هشتاد متخصص ایرانی است قرار است با آماده سازی یک سایت پرتاب موشک با استفاده از ماهواره بر سیمرغ به فضا پرتاب شود.
پروژه های شکست خورده، مدیریت جهادی
واقعیت این است که برنامه های توسعه فضایی ایران به سال های قبل از انقلاب باز می گردد. در سال ۱۳۵۶ یعنی یک سال پیش از انقلاب اسلامی، قرار بود ماهواره های زهره ایران ظرف حدود پنج سال پس از آن (یعنی در سال ۱۳۶۱) در موقعیت های مداری مشخص شده مستقر شوند و با برنامه ریزی های انجام شده برای مصارف رادیو و تلویزیون و مخابرات مورد استفاده قرار گیرند. با روی کار آمدن حکومت اسلامی، این پروژه عملا منتفی شد و سازمان جهانی مخابرات ITU نیز اعلام کرد که اگر ایران نتواند چند نقطه مداری ثبت شده را مورد استفاده قرار دهد این نقاط پس گرفته خواهند شد. در این سال ها که بسیاری از متخصصان، تبعید یا اعدام شده بودند یا در زندان ها به سر می بردند حکومت ایران از توان فنی لازم برای ادامه پروژه های علمی و فناوری پیش از انقلاب برخوردار نبود. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی تنها راه ممکن را در اجاره ماهواره های مستعمل روسی دید و با صرف هزینه ۲۰ میلیون دلار موقعیتهای مداری ایران را به شکل وصله ای و پینه ای حفظ کرد. البته دور از انتظار نبود که برنامه فضایی ایران پس از انقلاب، مانند بسیاری از طرح های توسعه پیشین، قربانی مدیریت جهادی و انقلابی شود. ماهواره مصباح که با کمک یک شرکت ایتالیایی ساخته شده و قرار بود پانزده سال پیش با یک میکروماهواره روسی و هفت میکروماهواره خارجی دیگر با یک موشک ماهواره بر روسی* به فضا پرتاب شود، با صرف هزینه های بسیار به یک طرح شکست خورده تبدیل و به موزه سپرده شد. پانزده سال پیش، دقیقا در چنین روزهایی قرارداد ۱۳۲ میلیون دلاری ساخت و پرتاب ماهواره زهره با یک شرکت روسی امضا شد و قرار شد شرکت روسی اويا اكسپورت با استفاده از تجهیزات مشترک آلمانی و فرانسوی، ظرف مدت دو و نیم سال ماهواره را ساخته و به فضا پرتاب کند. شهریور ماه همین امسال یک انفجار در سکوی پرتاب موشک ماهواره بر در سمنان رخ داد و وزیر ارتباطات دولت حسن روحانی با تایید این خبر اعلام کرد که سومین تلاش هم برای استقرار ماهواره در مدار ناموفق بوده اما مدعی شد که حال ناهید۱ خوب است و این ماهواره در آزمایشگاه مستقر است. سال گذشته در اواخر دی ماه نیز ماهواره ای به نام پیام، تیتر خبری رسانه های حکومتی بود که البته این ماهواره هم به دلیل نقص مراحل پرتاب در مدار زمین قرار نگرفت. ماهواره بر سیمرغ که این روزها در تبلیغات دهه فجر برای اثبات توسعه و پیشرفت انقلاب مورد استفاده قرار می گیرد همان موشکی است که در ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ از آن رونمایی شد و از نگاه ایالات متحده، پوششی است برای برنامه توسعه موشکهای بالستیک و نه برنامه ای با مصارف صلح آمیز و مخابراتی. به گفته آنها ساخت و پرتاب موشک ماهواره بر، پوششی است برای آزمایش موشکهای دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هستهای و آزمایش این موشک، نقض قطعنامه شماره ٢٢٣١ شورای امنیت به شمار می رود.
سراب توسعه در سایه ایدئولوژی
روایت مشهوری منسوب به ژان باتیست کوفن هال قاضی دادگاهی که لاوازیه را به مرگ محکوم کرد وجود دارد که گفته بود: جمهوری نه دانشمند می خواهد نه شیمی دان، روند دادگاه نباید متوقف شود. این دیدگاه رایج در بین انقلابیون بهمن پنجاه و هفت، باعث شد که تعهد جای تخصص را بگیرد و بسیاری از متخصصان، صرفا به این دلیل که ظاهری مورد تایید ایدئولوژی انقلاب اسلامی نداشتند از گردونه توسعه کشور حذف شوند. اگر جمهوری اسلامی در ایران شکل نگرفته بود ماهواره زهره به احتمال بسیار طبق برنامه ریزی های صورت گرفته در همان سال ۱۳۶۱ به فضا پرتاب می شد. مساله اصلی بر سر این است که پیشرفت در صنعت و تکنولوژی یک شبه به دست نمی آید و راه میان بری نیز برای توسعه هیچ کشوری وجود ندارد. تظاهر به توسعه، با خود توسعه متفاوت است. هیچ کشوری با خرید و اجاره صنایع وارداتی، به کشوری پیشرفته و صنعتی تبدیل نشده است. برنامه فضایی و ساخت و طراحی ماهواره نیز یک فرایند مشخص در حیطه فناوری است و نه جایی برای ایجاد حس غرور انقلابی در بین هواداران ایدئولوژی حاکم. همانگونه که در فوتبال امروز، تکنیک و مدیریت و برنامه ریزی حرف اول را می زند و نه صرفا حس غرور میهنی و یا دینی یا آنگونه که در ادبیات رایج جمهوری اسلامی گفته می شود ‘غیرت’. ایران امروز در کنار واردات میخ، پونز، چوب ماهیگیری و ارّه دستی و حتی برس نقاشی، سالانه صدها تن مداد پاک کن از کشورهای آلمان، امارات متحده عربی، جمهوری کره، چین، ژاپن، مالزی، هنگ کنگ و تایلند وارد می کند و واردات صدها تن سنجاق قفلی از ۶ کشور اسپانیا، امارات متحده عربی، ایتالیا، ترکیه، چین و صربستان سالانه صدهاهزار دلار ارز از کشور خارج می کند. استقلال یک کشور هرگز به معنای آن نیست که آن کشور همه محصولات و ابزارهای لازم را خود تولید کند. این مساله در دنیای امروز کاملا پذیرفته شده است. موتورها و بالهای هواپیمای ایرباس A380 در انگلستان، بخشی از قطعات بدنه و دم در آلمان و اسپانیا تولید می شود و قطعات این هواپیما از راه زمین و دریا و هوا برای مونتاژ نهایی به فرانسه ارسال میشوند. مشکل آنجاست که مسئولان حکومت ایران، از فناوری بومی صحبت می کنند و تلاش می کنند به یک فناوری بومی خیالی و جعلی (که وجود ندارد) افتخار کنند. چنین فناوری بومی اساسا نه ممکن است و نه وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد در چارچوب سیستم مدیریتی رایج در جمهوری اسلامی ممکن نیست.
Kosmos-3M*
لینک این یادداشت در وبسایت رادیو فردا