زندگی دوگانه در دنیای واقعیت مجازی

عرفان کسرایی| روزنامه شرق، شماره ۲۵۷۰ ، پنج شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵

جایی میان واقعیت و تخیل

مارک تواین در سال ١٨٩٨ در کتابش با عنوان «از تایمز لندن در ١٩٠٤» از وسیله‌ای با عنوان «تللکتروسکوپ» صحبت می‌کند که به وسیله آن می‌توان به تصویر همه رویدادهای جهان دست یافت. توصیفاتی که «مارک تواین» از این وسیله می‌کند، تا حد زیادی شبیه به اینترنت امروزی است. تحولات سریع در دنیای فناوری به صورت اعجاب‌آوری فراتر از حد تصور است. تکنولوژی‌های جدید گاهی پیامدهای فکری و فلسفی پیش‌بینی‌نشده‌ای به همراه خود می‌آورند که حتی در مخیله انسان نیز نمی‌گنجد؛ درست مانند تحولات پس از انقلاب صنعتی در قرن هجدهم میلادی که شیوه زیست انسان روی کره خاکی را ازاساس دگرگون کرد و درک انسان از مفهوم فاصله شهرها، زمان و سرعت را تغییر داد.
انسان با اختراع روشنایی الکتریکی، بر تاریکی شب غلبه کرد و ساعت‌های تاریک شبانه‌روز را نیز برای فعالیت‌های زندگی و کار، قابل استفاده کرد. زندگی ماشینی حتی محیط‌زیست ما را نیز دستخوش تغییرات بنیادین کرد و چالش‌هایی به وجود آورد که پیش از آن وجود نداشتند. مثلا اختراع یخچال و استفاده از سی اف سی ها و مشکلاتی که بر اثر افزایش گازهای گلخانه‌ای گریبانگیر بشر شد، یکی از پیامدهای زیست‌محیطی یک فناوری صنعتی جدید بود که پیش از آن وجود نداشت.
با شروع انقلاب دیجیتال در دهه‌های ٧٠ و ٨٠ میلادی زندگی انسان باز هم دستخوش یک تحول عظیم شد؛ تحولی حتی بزرگ‌تر از انقلاب صنعتی که روش زندگی بشر را وارد مرحله‌ای تازه کرد. یکی از مهم‌ترین تبعات این رشد سریع، جهان عجیبی است که همه ما هر روزه در آن زندگی می‌کنیم و به‌گونه کاملا محسوسی از دنیای زندگی واقعی روزمره جداست؛ از ارتباطات مجازی و شبکه‌های اجتماعی گرفته تا نرم‌افزارهای شبیه‌ساز که سبب شده مفاهیمی مانند هویت، زندگی، فرهنگ، ارتباط کلامی و نظایر آن معنای تازه‌ای پیدا کنند.
هویت مجازی و به عبارتی پروفایل ما در شبکه‌های مجازی پدیده‌ای است نوظهور و از آغاز تاریخ بشر تا امروز این نخستین تجربه بشر در داشتن هویتی مجازی در دنیایی دیجیتالی محسوب می‌شود؛ دنیایی که هیچ‌جا نیست و درعین‌حال همه‌جا هست. هم از طریق گوشی‌های تلفن همراه هوشمند در دسترس است و هم از طریق هر کامپیوتری در سراسر دنیا. دنیایی که کلید ورودی آن نه مانند کلید و قفل در، بلکه یک کلمه رمز عبور است که به خاطر می‌سپاریم و ساعت‌های زیادی از زندگی‌مان را در این خانه شبیه‌سازی‌شده سپری می‌کنیم. بازی‌های کامپیوتری پیچیده‌ای که افراد درگیر با آن گاهی چنان سخن می‌گویند که گویی یک زندگی واقعی در آن دنیای مجازی در جریان است. بازی‌های استراتژیک حتی با گرافیک نه‌چندان پیچیده‌ای که افراد در آن برای ساختن شهر و دیوار دفاعی مجازی دور شهر، برای ساختن مدرسه و کشت در زمین‌های زراعی که درواقع وجود ندارند، چوب و آهن (مجازی) خریدوفروش می‌کنند و حتی دلشوره این را دارند که نتوانند مسکن لازم برای شهروندانی که وجود ندارند، بسازند. بازی‌های استراتژیک تراویان ، عصر اسطوره‌ها و بسیاری بازی‌های دیگر دنیایی را ترسیم می‌کنند که از هر جهت شبیه‌سازی یک جهان واقعی است.

عدم توانایی تشخیص میان دنیای واقعی و دنیای مجازی

انیمیشن وال.ای محصول ٢٠٠٨ زندگی انسان‌های آینده را روایت می‌کند که زمین غیرقابل سکونت را ترک کرده‌اند و در یک کشتی فضایی بزرگ در فضا زندگی می‌کنند. داستان اصلی این انیمیشن، نسل‌هایی را به تصویر می‌کشد که زندگی خود را در دنیای مجازی و لابه‌لای صفحات دیجیتالی می‌گذرانند. در یکی از صحنه‌ها اختلال در سیستم، صفحات نمایش را خاموش می‌کند. سپس افراد نگاهی به دوروبر خود می‌اندازند و با تعجب، تازه متوجه وجود دنیایی واقعی، دنیایی غیر از آنچه در لپ‌تاپ و تبلت‌شان وجود دارد، می‌شوند.
البته مشابه این پیش‌بینی از تحولات آینده تکنولوژی تقریبا همین‌حالا نیز به وقوع پیوسته است. نسل‌های جدید در بسیاری از کشورهای دنیا بخش عظیمی از وقت و زندگی خود را در دنیای مجازی به‌سر می‌برند؛ مسئله‌ای که به گواه روان‌شناسان می‌تواند پیامدهای اجتماعی و روانی بسیاری به دنبال داشته باشد. پسر خردسال دوساله‌ای که در باغ‌وحش در برابر شیشه یک آکواریوم بزرگ قرار گرفته و حرکات یک ماهی رنگی را تماشا می‌کند. سپس برای واضح‌شدن تصویر، انگشت شست و اشاره‌اش را به گونه‌ای تکان می‌دهد که گویی می‌خواهد تصویر صفحه لمسی داخل لپ‌تاپ یا کامپیوتر یا تلفن همراه هوشمند خود را بزرگ‌تر کند؛ تلاشی نافرجام که نتیجه‌اش با انتظارات کودک هماهنگی ندارد و تصویر دنیای واقعی بزرگ‌تر نمی‌شود!
از مدتی پیش تعدادی ویدئو در شبکه یوتیوب آپلود شده که در آن کودکانی نشان داده می‌شوند که قادر به تفکیک دنیای مجازی صفحات لمسی از دنیای واقعی نیستند؛ کودکانی که تلاش می‌کنند با جلوبردن دست خود، مانند کار با صفحات لمسی، تصاویر پیش‌ِرو در دنیای واقعی را بزرگ‌تر کنند یا یک صفحه را ورق بزنند. پروفسور «توماس مرتس»، استاد علوم تربیتی دانشگاه تورگآو، که سال‌هاست روی این موضوع پژوهش می‌کند، می‌خواهد به این پرسش پاسخ دهد که آیا این توانایی‌نداشتن در تفکیک دنیای واقعی از دنیای مجازی می‌تواند برای آینده بشر خطرناک باشد یا خیر.
یک روان‌شناس تکاملی به نام «میریام بایزرت»  که در بخش نوزادان و خردسالان در انستیتو روان‌شناسی دانشگاه زوریخ کار می‌کند، نیز پروژه‌ای را آغاز کرده که هدف آن بررسی توان نوزادان در تفکیک دنیای مجازی و دنیای واقعی است. او معتقد است کودکان برای دست‌یافتن به شناخت صحیح از اشیا و کیفیت‌های فیزیکی، باید اشیای دنیای واقعی را با دست لمس کنند؛ مثلا بازی با ماسه‌های ساحل یا در جنگل، بازی با قطعات لگوی چوبی یا دست‌زدن به حیوان واقعی. این شناخت که از طریق لمس اشیای واقعی به دست می‌آید، منجر به درک صحیح کودکان و تکامل قدرت ادراک و تشخیص آنها می‌شود. او می‌افزاید نکته منفی پدیده لمس‌کردن در صفحات لمسی این است که کیفیت این شناخت و درک از جهان، برای نوزادان و خردسالان، بسیار سطحی و حتی در تقابل با واقعیت است. انگشت کودک، تصویری از اشیا را روی یک سطح تخت لمس می‌کند و عمل لمس همراه با تغییر اندازه یا حتی ایجاد صدای کلیک است که با دنیای واقعی همخوانی ندارد. در دنیای واقعی نمی‌توان روی اشیا کلیک کرد.

فایل پی دی اف این مقاله در وبسایت روزنامه شرق

Leave a Reply