دانشکده‌های مهندسی و حلقه‌ی مفقوده ارتباط با صنعت

 عرفان کسرایی|روزنامه شرق، شماره ۳۰۰۲ |پنج شنبه یازدهم آبان نود وشش 

 زمانی که مجله اقتصادی فوربس آماری از تعداد فارغ‌التحصیلان مهندسی در کشورهای مختلف دنیا ارائه داد بحث‌های زیادی درباره‌ تعداد بالای مهندسان در کشورهایی مانند ایران، ویتنام و اندونزی درگرفت. این سه کشور در بین ده کشور با بیشترین تعداد فارغ التحصیل مهندسی قرار داشتند. در حالی که حتی چهار کشور از 8 کشور صنعتی دنیا، فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، ایالات متحده آمریکا، روسیه و کانادا در جمع ده کشور با بیشترین تعداد فارغ التحصیلان مهندسی حضور نداشتند. نه آلمان در این لیست قرار داشت و نه بریتانیا و نه ایتالیا و نه کانادا. بر اساس این آمار ، ایران در رتبه سوم ایستاده و پس از روسیه و آمریکا دراین لیست قرار گرفته بود. بد نیست بدانیم که تعداد فارغ التحصیلان مهندسی در ایران تنها 4 هزار نفر کمتر از ایالات متحده بود. تازه با در نظر گرفتن این‌ که جمعیت ایالات متحده آمریکا بالغ بر 320 میلیون نفر و  در حدود 4 برابر جمعیت ایران است. نکته جالب توجه این بود که تعداد مهندسان فارغ التحصیل در ایران حتی به مراتب از ژاپن نیز بیشتر است. نه تنها از ژاپن که حتی دو برابر بیشتر از فرانسه که یکی از 8 کشور مهم صنعتی دنیاست. اگر قرار بود تعداد فارغ التحصیلان مهندسی را به نسبت جمعیت هر کشور محاسبه کنیم ایران در جایگاه اول می ایستاد. این آمار عجیب است. واقعا هم عجیب است. هشت کشور صنعتی دنیا  در مجموع بیش از ۶۵ درصد اقتصاد دنیا را در اختیار دارند. تعداد بالای فارغ التحصیلان رشته‌های فنی و مهندسی در ایران چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

علوم محض یا کاربردی؟

سیستم آموزشی در ایران به صورت سنتی مبتنی بر حفظ داده‌ها و اطلاعات بوده است. دانش آموزان بر پایه یک سنت دیرینه آموزشی، جدول ضرب و بسیاری از معادلات ریاضی، اسامی و  فرمول‌ها را از بر می‌کنند. این روند به آموزش عالی هم کشیده شده و در واقع (حفظ کردن جمله به جمله و کلمه به کلمه تعاریف) ، بخشی از روش آموزشی کهن ما شده و  بر سراسر نظام آموزشی کشور سایه انداخته است. دانش آموزانی که خط به خط پاسخ‌های دروس تاریخ و جغرافیا را از بر می‌کنند و بی کم و کاست دقیقا همان ‌چیزی که در کتاب نوشته را تکرار می‌ کنند هرگز نخواهند توانست در آینده ذهن خلاقی داشته باشند. ‌ورود به فاز کنکور سراسری به نوعی دیگر ، بار دیگری بر دوش این مشکل می ‌اندازد. مهارت تست‌زنی و انتخاب گزینه درست از بین 4 گزینه یکی از بی معناترین روش‌هایی است که می‌توان بر اساس آن ، دانش‌آموزان را برای تحصیل در رشته‌های مختلف دانشگاهی، دست‌چین کرد. مهارتی که گاهی کمترین ارتباطی به صلاحیت علمی دانش‌آموزان ندارد ولی در عین حال تعیین می‌کند یک دانش‌آموز ، مهندس پلیمر شود یا مهندس برق. یک دانش‌آموز غالبا تا زمانی که در آزمون سراسر شرکت می‌کند تفاوت بین مهندسی عمران و مکانیک را دقیق نمی‌داند. حتی اغلب دانش‌آموزان که وارد رشته‌های مهندسی می‌شوند هیچ درک درستی از این‌که دقیقا وارد چه رشته‌ای شده اند و قرار است چه کاری انجام دهند ندارند. حتی دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاه‌ها نیز نتوانسته‌اند گره از کار فروبسته‌ی ارتباط دانشگاه با صنعت بگشایند. دانشجویان رشته‌ی مهندسی مکانیک عموما به جز چند بازدید از پالایشگاه و نیروگاه و سایر مراکز صنعتی با بسیاری از کاربردهای دانش مکانیک در صنعت بیگانه‌اند. نه قوانین کار  را می‌آموزند و نه مقرارت کارگاهی و نه می ‌توانند گزارش بنویسند. اغلب دروس فنی و عملی مانند طراحی اجزاء ماشین ، غالبا در حد نظری باقی می‌مانند و دانشجو از آنجا که بسیاری از قطعات صنعتی را از نزدیک ندیده ممکن است تصور کاملا اشتباهی از ماهیت مسایل طراحی پیدا کند. به همین جهت بسیاری از فارغ التحصیلان مهندسی زمانی که برای ادامه تحصیل به دانشگاه‌های غربی مهاجرت می‌کنند با یک مشکل بزرگ مواجه می‌شوند. سواد نظری و محاسباتی بالا و تجربه کاری و عملی تقریبا هیچ. دروس ریاضیات مهندسی پیشرفته در دوره کارشناسی که در کمتر جایی در دنیا تدریس می‌شود دانشجویان را از نظر تئوریک با سواد و از نظر خلاقیت مهندسی و طراحی بی‌سواد می‌کند. در چنین شرایطی ایران به لحاظ تولیدات صنعتی هرگز به کره جنوبی یا ژاپن یا فرانسه نخواهد رسید. حتی اگر تعداد فارغ التحصیلان مهندسی ایران دو یا سه برابر این کشورها باشد.

فایل پی دی اف این مقاله در وبسایت روزنامه شرق

Leave a Reply