حوزه علمیه، آخوندها و بازار پرسود فریب عمومی

چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷/ تارنمای خبری تحلیلی دماوند

جستجوی عباراتی نظیر “کرامات آیت الله” در گوگل نشان می‌دهد که مدعیان بهره‌مندی از قوای معنوی ماوراءالطبیعه در بین آیت‌الله‌ها و حجت الاسلام‌های حوزه‌های علمیه کم نیستند. هر کدام روایت‌ها و داستان‌هایی از مکاشفات و از اعمال خارق العاده دارند. قصه‌هایی که دهان به دهان می‌چرخند و حتی درباره آنها کتاب نیز منتشر می‌شود.

کتاب هایی با موضوعات غیب‌گویی‌، طی الارض، دیدار با پیامبران و امامان در رویا، مشاهده هاله نور و  چیزهایی از این دست و حتی در اغلب موارد داستان‌هایی شبیه به سریال ترکیه‌ای “کلید اسرار” که در پی نشان دادن دستی غیبی یا ماورائی در زندگی بشر است.

چنین دعاوی پارانرمال و فراطبیعی، اگرچه از دید علم امروز، تنها توهماتی مذهبی* هستند اما ذهن و روان باورمندان به دین را به شدت با خود درگیر می‌کند. فردی که به داستان‌های دینی، معجزه و اعمال فراطبیعی باور دارد، با شنیدن این روایت‌ها مقامی قدسی یا نظرکرده برای فرد مدعی قائل می‌شود. چه بسا ممکن است او را نماینده خدا و واسطه قدرت الهی بداند و تسلیم و گوش به فرمان او شده و ذوب در ولایت و شخصیت آن فرد شود.

به لحاظ تاریخی، کاهنان در عصر جادوگری با ادعای واسطه گری بین خدایان و قبیله، از آنها طلب گوشت قربانی و میوه می کردند و مایحتاج زندگی خود را از طریق ایجاد رعب مذهبی در مردم به دست می آوردند. کاهنانی که افراد قبلیه او را واسطه فیض الهی می دانستند، به تدریج دریافتند که منبع درآمد خوبی پیدا کرده اند. این دقیقا همان دوره تاریخی است که نهاد روحانیت و آخوندی در آن به تدریج شکل گرفت. کاهن می توانست در زمان خورشیدگرفتگی از مردم بخواهد گوشت قربانی و میوه به معبد هدیه کنند تا خدایان، خورشید را از تاریکی برگردانند و حیات روی زمین نابود نشود.

آخوندهای مذاهب مختلف به خصوص آیت الله های حوزه علمیه در زمانه ما نیز در واقع، مجری قرائت دیگری از اعمال کاهنان عصر جادوگری به شمار می روند. سهم امام، خمس و زکات و نظایر آن، در حقیقت منبع درآمد و یکی از موتورهای اقتصادی نهاد روحانیت است. بازار فریب عمومی آخوندها بر خلاف بازارها و کسب و کارهای دیگر، مبتنی بر کار نیست. مبتنی بر سوء استفاده از جهل عمومی است و ایجاد ترس روانی در مردم. به همین جهت نهاد روحانیت از تمامی اهرم های تاثیر روانی در مخاطب بهره می گیرد. از بنای ساختمان های بلند و ستون های باشکوه (طاق و رواق کلیساها در دین مسیحیت) یا با داستان های غریب و هولناک از جهنم و عذاب و یا قدرت های ماورایی متولیان دین.

داستان عالم دینی که طی الارض می کند، همزمان در دو جا دیده شده است، غیب می شود، از آینده خبر دارد و … واقعا رعب آور است. این ترس و ایجاد حس حقارت در مردم، هدف اصلی صنف آخوندی است.

جوشش آب از تنه یک درخت در همدان . زیارتگاهی موقتی برای طلب حاجت:

مردمی که خود را ذلیل و گناهکار بدانند، اعتماد به نفس نداشته باشند، وحشت زده باشند یا احساس عجز کنند، دست در جیب کرده و سهمی از درآمد خود را برای بخشایش گناهانشان به کاهنان (آخوندها) تقدیم می کنند. از زمان های دور، باور به سنگ و چوب و آب مقدس، زاییده تخیلات بشر بوده است و به نوعی به کالای پرفروش متولیان دین تبدیل شده است.

از توریسم مذهبی (برای بردن زائر به زیارتگاه ها) گرفته تا فروش مهر و سجاده و حتی نماز و روزه استیجاری بخش هایی دیگری از صنعت پرسود دین است. این بازار حتی با تورم اقتصادی، قیمت کالا و خدمات خود را نیز بالا می برد و برای مثال، قیمت نماز استیجاری سالانه، از ۲۵۰ هزار تومان در سال ۱۳۸۹ به حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزارتومان در سال ۹۴ رسیده است. یک ماه روزه نیز از ۱۵۰ هزار تومان به حدود ۹۰۰ هزار تومان در سال ۹۴ رسیده است.

بنابراین صنف آخوندها مانند یک شرکت چند منظوره هم کالا می فروشد و هم خدمات. هم در توریسم سرمایه گذاری کرده و هم در مدرسه و ساختمان سازی معابد و توسعه زیارتگاه ها. این بازار تا زمانی که مشتری داشته باشد کسب و کار سکه ای دارد. بازار فریب عمومی آیت الله ها، بازار عرضه و تقاضاست. تا تقاضایی نباشد، عرضه ای هم نخواهد بود. در واقع باور به ماوراءالطبیعه در بین جوامعی که مکانیسم مادی برای دستیابی به حقوق انسانی در دسترس نیست به صورت مشهودی فراگیرتر است.

مردمی که در نبود یک سیستم دادرسی عادلانه و سیستم حقوقی شفاف، پاداش و جزا را به قیامت حواله می دهند و یا یکدیگر را دعا یا نفرین می کنند و آرزو می کنند دیگری پاداش یا جزای خود را در دنیای دیگری بگیرد.

                     دخیل بستن به تراکتور مقدس

چه مقبره ها و معابد و زیارتگاه هایی که بر مبنای خواب و رویا ساخته نشده است. از دید مجریان برنامه فریب عمومی، هر جایی و هر سوژه ای می تواند یک زیارتگاه بالقوه باشد. از ترکیدگی لوله آب و نقشی تصادفی که بر دیوار انداخته گرفته تا تراکتوری که در مسیر خود خراب شده و کاهنان و روحانیون محلی، برای آن تقدس قائل شده و خرابی آن را به وجود یک امامزاده در آن حوالی نسبت داده اند.

*(religious delusions)

لینک این مقاله در تارنمای خبری تحلیلی دماوند

6 Comments

  1. سعید عباسی

    عالی بود. افسوس که این مسائل در جهان سوم یعنی جایی که ما زندگی می کنیم بیشتر دیده میشه. امیدوارم روزی تمام خرافات و جهل از بین برود و آگاهی و دانش و بینش جای آن را بگیرد. مرسی از شما جناب کسرایی عزیز.

  2. سلام عرفان .من برنامه پرگار بی بی سی رو میدیدم لذت بردم .و اومدم تو نت مطالب بیشتری ازت بخونم .من یه اتئیست هستم .و بشدت ناراحت ک تو ی کشور پر از خرافات مث ایران دنیا اومدم و هیچ شرایطی هم برای گریز از اینجا ندارم .
    فقط میتونم بگم کشور ما سخت به ادمهای مثل شما احتیاج داره

    • بی نهایت از لطف و محبت شما ممنونم. باعث افتخارم دوستان خوبی مثل شما داشته باشم

  3. ندانم گرا

    جناب کسرایی برنامه ی پرگار رو دیدم و لذت بردم ، کاش روزی شرایطی فراهم بشه که از حضور امثال شما در داخل کشور بتونیم استفاده کنیم.
    عرض ارادت از داخل ایران

    • بی نهایت از لطف و محبت تون سپاسگزارم. ممنون از کلمات دلگرم کننده و امیدبخش شما

Leave a Comment