آیا پروژه اسلامی کردن علوم در ایران شکست خورده است؟

در روزهای اخیر بحث بر سر امکان یا عدم امکان اسلامی سازی علوم در ایران بالا گرفته است. از یک سو حسن روحانی  تلاش‌های مربوط به اسلامی کردن علوم را شکست خورده نامید و افزود که گذاشتن قرآن در داشبورد یک خودرو آن را اسلامی نمی‌کند. از دیگر سو صادق لاریجانی در پاسخ به اظهارات او مبنی بر این که نه خودروی اسلامی داریم و نه فیزیک و شیمی اسلامی، این سخنان را نابجا و یک حرف قرن هجدهمی دانست و افزود از میان صاحبنظران بنام در مغرب زمین در زمینه فلسفه علم، افراد بسیاری این سخن را قبول ندارند و ورود ارزش‌ها از نواحی مختلف به علوم، بحثی پذیرفته شده است. اما آیا به راستی آن گونه که صادق لاریجانی می گوید علم ایدئولوژیک یا مبتنی بر ارزش در غرب، بحثی پذیرفته شده است؟ آیا اساسا علم یا فناوری اسلامی وجود دارد یا می توان نمونه ای برای آن یافت؟

انقلاب فرهنگی، رویای اسلامی کردن دانشگاه

 به لحاظ تاریخی، اسلامی کردن علوم که اینک حسن روحانی آن را یک تجربه شکست خورده می نامد به سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ و ماجرای اتقلاب فرهنگی باز می گردد. به عبارت دیگر به مجموعه اقداماتی که به تعطیلی دانشگاه ها و اخراج اساتید و به تعبیر جمهوری اسلامی ، به پاکسازی دانشگاه از عناصر „غربی“ انجامید و با هدف اسلامیزه کردن دانشگاه‌ها و متون آموزشی صورت گرفت. ستاد انقلاب فرهنگی که در آن سال ها بنا بود سیاست‌های مربوط به گزینش استاد و دانشجو و اداره دانشگاه بر اساس “فرهنگ اسلامی” را تدوین کند بیش از هرچیز بر ” تحول محتوایی در رشته‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی برمبنای ارزش‌های اسلامی“  تاکید داشت. با گذشت سال ها، شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۸با تاسیس شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم ، پروژه اسلامی سازی دانشگاه ها را به مرحله جدیدی وارد کرد. این موضوع نشان می دهد که دیدگاه اسلامی سازی علوم، با وجود آن که جمهوری اسلامی برنامه “افق ۱۴۰۴” را در دستور کار خود قرار داده و سودای به دست آوردن جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن‌آوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی را در سر می پروراند همچنان بر سر جای خود باقی مانده است. سطر به سطر از ۷۴ صفحه سند نقشه جامع علمی کشور  با نگاه به پروژه اسلامی سازی دانشگاه ها نوشته شده است و شاید بتوان گفت که سند نقشه جامع علمی کشور از این منظر، بیشتر به یک مانیفست ایدئولوژیک شباهت دارد تا یک سند. هر چند که در این سند، افزايش سهم توليد محصولات و خدمات مبتنی بـر دانش و فناوری داخلی به بيش از ۵۰ درصد توليد ناخالص داخلـی كشور پیش بینی شده اما تا امروز هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه تحقق چنین برنامه ای ممکن باشد رویت نشده است.

علم و دین، تعارض یا تلاقی؟

بحث بر سر رابطه بین علم و دین، بحث دیروز و امروز نیست و با ظهور جمهوری اسلامی نیز ایجاد نشده است. چنین بحثی صرفا هم مربوط به رابطه میان اسلام و علم نیست و در یک قاب بزرگتر، به عنوان بحث میان علم و دین در سراسر جهان به خصوص در قرن های اخیر در دنیای مسیحیت نیز در جریان بوده است. یکی از دیدگاه های موجود در این بحث، دیدگاه تعارض است که علم و دین را دو امر به کلی ناسازگار می‎ داند. رویکردهای دیگری نظیر دیدگاه تمایز، دیدگاه تلاقی و دیدگاه تأیید نیز وجود دارند که بر اساس آن ها علم و دین با یکدیگر در تعارض نیستند بلکه یا صرفا متمایزند، یا همپوشانی دارند و یا اینکه یکدیگر را تایید می کنند. البته باید در بکارگیری کلمه ی علم، قدری احتیاط کرد. دین با همه ی بخش ها و دستاوردها و نتایج علوم در تعارض نیست. برای مثال نه اسلام و نه مسیحیت و نه هیچ دین دیگری با معادلات ماکسول یا نظريه های الکترومغناطيس مشکلی ندارند و تعارضی در کار نیست. بلکه با بخش هایی از علم  تعارض پیدا می کند که دین، پیش تر درباره آن موضوعات نظر داشته است. موضوعاتی مانند نظریه داروین و پیدایش انسان ، نظريه کوپرنيک و یا منشاء جهان مسائلی هستند که دین، قبل از علم مدرن درباره آن ها اظهار نظر کرده بوده است. به عبارت دیگر، تعارض علم و دین در مسائل فنی یا علم محض، چندان آشکار نمی شود و غالبا علوم انسانی، نقطه هدف اسلامی سازی قرار می گیرند و نه رشته های فنی و مهندسی یا علوم پایه. علی اکبر ولایتی رئیس هیأت مؤسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی، ریشه مشکل دین با علوم انسانی غربی را حتی به تاسیس دارالفنون نسبت می دهد و می گوید: متأسفانه بعد از دارالفنون فرهنگ ما غربی شد و خیلی سخت است که جامعه شناسی و روان شناسی را از فرهنگ غرب رها کنیم.

اسلامیزه کردن علم، پروژه ای محکوم به شکست

تجربه تلاش‌های مربوط به اسلامی سازی علوم تاکنون به وضوح شکست خورده است. دلایل و شواهد بسیاری وجود دارد که به وضوح نشان می دهد تحقق اهداف چنین پروژه ای حتی با صرف هزینه های بسیار، از این پس نیز ممکن نخواهد شد. از جمله دلایل شکست اسلامی کردن علم و دانشگاه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تناقض ساختاری در تئوریزه کردن علم اسلامی

سیاست گذاران انقلاب فرهنگی، چه در سال های آغازین انقلاب و چه امروز نتوانسته اند مفهوم علم اسلامی را تئوریزه کنند. نشانه بارز آن نیز این است که صادق لاریجانی در رد اینکه پروژه اسلامی کردن علوم شکست خورده است، دست به دامان دیدگاه های یک فیلسوف آلمانی به نام هانس-گئورگ گادامر* در کتابی به نام حقیقت و روش**  می شود و با اشاره به این که پیش داوری و پیش دانسته و پیش فهم از ایدئولوژی سرچشمه می گیرد سعی می کند پروژه اسلامی کردن علوم را تئوریزه کند. او در راستای اثبات امکان و ضرورت اسلامی کردن علوم، در عمل به نفی آن می پردازد و از آراء فیلسوفان و نظریه پردازان غربی چون گادامر و پاتنم***   بهره می گیرد.

کمبود متریال آموزشی در پروژه علم دینی

صرف نظر از اینکه علوم انسانی بر مبنای آموزه های دینی، پاسخگوی مسائل اجتماعی روز باشد یا نباشد ، مشکل بزرگی بر سر راه نظریه پردازان „پروژه اسلامی سازی علوم“ وجود دارد. متریال آموزشی ناکافی، یکی از دلایل اصلی در شکست پروژه اسلامی کردن علوم است. حتی اگر تمام دروس کنونی در رشته های جامعه شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و … کنار گذاشته و با دروس اسلامی شده جایگزین شود شاید در نهایت تنها نیمی از واحد های درسی دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد تامین شود و برای پر کردن ساعات درسی، هیچ چاره ای جز تکرار همان متریال آموزشی وجود ندارد. ضمن اینکه اساسا در بخش هایی از علوم انسانی مانند روانشناسی یا فلسفه علم، عملا هیچ محتوایی از آموزه های دینی نمی توان استخراج کرد که برای تبیین و توضیح موضوعات و چالش های فکری انسان امروز، حرفی برای گفتن داشته باشد.

عدم وجود مصداق یا نمونه عینی از علم اسلامی

سال هاست که پروژه اسلامی سازی علم و دانشگاه در دست اجراست. مبانی فکری و طرح های آن مدام تغییر کرده لیکن با گذشت حدود سه دهه، اهداف پایه گذاران آن به هیچ عنوان محقق نشده است. نه دانشگاه آزاد با پسوند اسلامی، اسلامی شده و نه محصول این پروژه، چیزی شده که طراحان آن انتظار داشتند. به عبارت دیگر، اگر اسلامی سازی علوم ممکن بود، پس از گذشت 3 دهه و با به کارگیری طرح ها و روش های گوناگون و صرف بودجه های فراوان، نمونه ای اولیه از آن محقق می شد و مصداق عینی پیدا می کرد. اینکه جمهوری اسلامی هنوز در پی عملی کردن پروژه اسلامی سازی علم و دانشگاه است، فی نفسه بیانگر آن است که تمام تلاش های صورت گرفته برای اسلامی کردن علم، شکست خورده و بی نتیجه بوده است.

*Gadamer

**Truth and Method

***Hilary Putnam

متن این مقاله در وبسایت بی بی سی فارسی

One Comment

  1. جناب کسرایی عزیز این ها از علم وحشت دارن چون پایه هاشون متزلزل میشه.

    1.متاسفانه در کتاب زیست شناسی سال اخر یعنی دوازدهم در نظام جدید به طور کامل مبحث تکامل و پیدایش حیات (سوپ بنیادین استنلی میلر و هارولد یوری و مدل حباب لوییس لرمان) رو حذف کردن و در سایت های داخلی هم به شکل مسخره ای این قضیه رو توجیه نمودند و گفتن که اصلا داروین با خدا تناقضی نداره (!) و ما فقط کار دانش آموزان رو راحت کردیم (اگر میخواستن کار دانش آموزان رو راحت کنن میتونستن مباحث سخت تری مثل ترجمه رو حذف کنن!) :
    https://www.javanonline.ir/fa/news/938882/%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%AF%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%85

    2.اکثریت اصطلاحات علمی زیست شناسی نظام جدید دبیرستان (دهم و یازدهم و دوازدهم) هم با کلمات بی سر و ته و مسخره فارسی جایگزین شدن که بعضیاشون چنان بی ربط و مسخره و احمقانه هستن که واقعا جای بسی تاسف وجود داره :
    http://uupload.ir/files/ofca_screenshot_1.png
    http://uupload.ir/files/dgba_screenshot_2.png
    http://uupload.ir/files/1wtn_screenshot_3.png
    http://uupload.ir/files/4ui9_screenshot_280.png

    3.در کتاب های شیمی نظام جدید دبیرستان (دهم و یازدهم و دوازدهم) هم ابتدای هرفصل آیه ای از قرآن قرار دادن و حدود یک یا دو صفحه آفرینش رو به اون مبحث ربط دادن و توضیحات مسخره دادن.

    4.در دانشگاه ها هم که احتمالا خودتون اطلاع دارید از قدیم تمامی رشته ها حتی رشته های علوم تجربی و مهندسی و پزشکی و… چندیدن واحد دروس عمومی دینی مثل تاریخ اسلامی و خانواده اسلامی و… دارن که نویسنده هاشون امثال ولایتی و حداد عادل و… است.

    5.در نظام جدید تعداد دانشمندان غربی جریان اصلی و تاثیرگذار معرفی شده در کتب درسی (در بخش بیشتر بدانیم) زیست و شیمی و فیزیک بسیار کم شده اند و به جای انها داشمندان مسلمان دوران قرون وسطی را که تاثیرات بسیار کم و ابتدایی داشتن و یا اصلا به موضوع مربوطه ارتباط چندانی ندارن معرفی میکنند. بنده مخالف معرفی آنها نیستم ولی در نظام قبلی همزمان که دانشمندان حساس و تاثیرگذار اسلامی و ایرانی رو معرفی میکرد (با ارتباط کامل به موضوع) به دانشمندان غربی مهم و تاثیرگذار مرتبط با موضوع هم میپرداخت که البته با توجه به به روز بودن علمی کتاب های درسی (البته تا حدودی) و با توجه به بیشتر بودن تعداد دانشمندان غربی تاثیرگذار و مهم در علم نوین، تعداد دانشمندان غربی معرفی شده بسیار بیشتر بود درحالیکه در کتب نظام جدید تعداد انگشت شماری دانشمند غربی معرفی میشن و به جای آن دانشمندان گمنام و نه چندان مهم و تاثیرگذار مسلمان در قرون وسط معرفی میشن که اینم جای بسی تاسفه.

    با همین وضعیت پیش بره دیگه علمی در ایران باقی نمیمونه. من گمان میکنم اصل تغییر نظام نه مافیای کتب تست بلکه اسلامیزه کردن کتب علمی است. ایران از هرلحاظ درحال سقوطه. واقعا ممنونم از عزیزانی مثل شما که برای روشنفکری مردم و نابودی این حکومت و خرافات تلاش میکنید.

    موفق باشید استاد بزرگوار و عزیز

Leave a Comment