عرفان کسرایی| روزنامه شرق، شماره ۲۴۱۷ – پنج شنبه ۱۶ مهر۱۳۹۴
خبر کوتاه، ولی جنجالی بود! فولکس واگن، یکی از بزرگترین خودروسازان جهان، روز یکشنبه بیستم سپتامبر پذیرفت در دستگاه سنجش آلایندههای خروجی از اگزوز تعدادی از خودروهای دیزلی تقلب کرده تا میزان آلایندهها را کمتر از آنچه هست، نشان دهد. احتمالا این نرمافزار در ١١ میلیون خودرو دیزلی فولکسواگن به کار رفته و سازمانهای حفاظت محیطزیست را فریب داده است. افشای این تقلب سازمانیافته فولکسواگن، هزینه بسیار سنگینی برای این کمپانی خواهد داشت. از جریمههای میلیارد دلاری گرفته تا کاهش ارزش سهام و به خطرافتادن بازار فروش، ازجمله هزینههای این تقلب است. هرچند این تقلب توسط سازمان حفاظت از محیطزیست آمریکا و با کمک دانشگاه ویرجینیایجنوبی افشا شده، اما اصل داستان پیچیدهتر از اینهاست. آنگونه که «پیتر موک»، رئیس بخش اروپایی شورای بینالمللی حملونقل پاک، در مصاحبه با اشپیگلآنلاین اظهار کرده است، آنها میخواستند ثابت شود خودروهای صادراتی آلمان به آمریکا، حتی از خودروهای تولیدی برای داخل آلمان هم آلایندگی کمتری دارند. بههمیندلیل، به آمریکاییها توصیه کرده بودند خودروهای دیزلی آلمانی تحت کنترل بیشتری قرار گیرند، اما گویا بخت با آلمانیها یار نبود و تبلیغ، ضدتبلیغ از آب درآمد و نتیجه به ضرر بزرگترین خودروساز این کشور تمام شد. من کلاس درس استادان دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه کاسل را دیدهام؛ درسهایی مانند مدیریت تولید، مدیریت منابع انسانی، نوآوری در مهندسی تولید. آنها غالبا از مشاوران ارشد یا حتی مدیران فولکسواگن در باوناتال (حومه شهر کاسل و دومین کارخانه بزرگ فولکسواگن در آلمان پس از ولفسبورگ) هستند. افق دید این افراد، برنامهریزیهای کلان و پیچیدهای است که هدف نهایی آن افزایش سقف تولید و تبدیلشدن به بزرگترین خودروساز جهان است. جامجهانی فوتبال باشد یا خودروسازی، تفاوتی نمیکند، آلمانیها نمیخواهند دوم باشند. اولویت صنایع آلمانی به همان نسبت که روي کیفیت بالاست، روي صرفه اقتصادی و بهرهوری نیز هست. بنابراین شنیدن خبر این رسوایی، چندان برایم غیرمنتظره نبود. تقلب، جعل، فریبکاری، انتشار اطلاعات دستکاریشده در علم و فناوری موضوع جدیدی نیست. تاریخ علم و فناوری لبریز است از رویدادهایی از ایندست که دیر یا زود افشا شدهاند. اما غیر از منافع اقتصادی و شهرت، چه دلایل دیگری برای جعل و فریب و تقلب در علم و فناوری وجود دارد؟
حدود ١٠ سال پیش دکتر «هوانگ وو-سوک»، دانشمند اهل کرهجنوبی، مقالاتی در نشریه ساینس منتشر کرد که نشان میداد وی و گروه همکارانش موفق به همانندسازی ژنتیکی جنین انسان و سلولهای پایه شدهاند. این مقاله بهسرعت در سراسر جهان بهعنوان پیشرفتی انقلابی در پژوهشهای سلول پایه معرفی و از دکتر «هوانگ وو-سوک» بهعنوان قهرمان ملی در کرهجنوبی تجلیل شد. اما زمان زیادی نگذشت که آفتاب شهرت دکتر «هوانگ» غروب کرد و جعلیبودن دادههایی را که منتشر کرده بود، افشا شد. باری! نتایج بررسی هیأت تحقیق دانشگاه سئول نشان میداد که دکتر «هوانگ» و گروه وی در پی فریبدادن سایر دانشمندان و عموم مردم بودند و نتایج پژوهش را دستکاری کردهاند. در نمونه دیگری، «مالکولم پیرس» انگلیسی با انتشار مقالهای در نشریه بی جِی او جی* ، آزمایشهای خود در بازگشت بارداری خارج از رحم به داخل رحم یک بیمار با سقط مکرر جنین را شرح داده بود، درحالیکه بررسیهای بعدی نشان داد اساسا چنین بیماری وجود نداشت و دادههایی که «مالکولم پیرس» منتشر کرد، جعلی بودند. یکی از بدترین نمونههای پژوهشهای جعلی، مقاله «اندرو ویکفیلد» در نشریه «لانست» در سال ١٩٩٨ بود که تبعات بسیار بدی در اذهان عمومی برجای گذاشت. او در مقاله خود ادعا میکرد که واکسنهای سهگانه سرخک و سرخجه و اوریون، به بروز اُتیسم منجر میشود. این ادعای اشتباه باعث شد بسیاری از والدین از واکسیناسیون کودکان خود امتناع کنند. مسئلهای که بعدها به شیوع معنادار بیماری سرخک حتی در کشورهای پیشرفته جهان انجامید.
این رفتارهای فریبکارانه را اصطلاحا «سوءرفتار علمی»** مینامند. «سوءرفتار علمی» به مجموعه رفتارهایی گفته میشود که ناقض استانداردهای رفتار علمی و رفتار اخلاقی در پژوهش علمی است. دادهسازیها و آزمایشهای جعلی، گاهی چنان زیرکانه طراحی میشوند که حتی هیأت داوران ژورنالهای تخصصی نیز بهسختی میتوانند متوجه ساختگیبودن اعداد و ارقام، دادههای خام یا نتایج شوند. در سالهای اخیر برای افشای مقالات جعلی یا سرقتشده، از روشهای نرمافزاری نوین مانند نرمافزار تطبیق متن*** استفاده میکنند. چنین روشی، نسبتا کارآمد است. این روش، با بررسی تطبیقی و جمله به جمله مقالات، جملات تکراری در متون را تشخیص میدهد. با وجود این، جعل و رونویسی و تقلب علمی همچنان در سراسر جهان رایج است و چهبسا کسانی که فهرست بلندبالایی از مقالات آیاسآی در رزومه خود دارند اما کمترین سهمی در تولید محتوای علمی آن مقالهها نداشتهاند. البته انتشار اطلاعات غلط علمی همیشه هم عامدانه نیست. مثلا اخباری که در سپتامبر سال ٢٠١١ توسط مرکز پژوهشهای هستهای اروپا**** اعلام شد و نشان میداد که ذرات بنیادی نوترینو، ٢٥ هزارم درصد سریعتر از نور حرکت میکنند، از این دست اخبار بود. این خبر که بهسرعت در میان اخبار علمی جهان پخش شد و بسیاری تفسیرهای نادرستی از آن استنتاج کردند، ناشی از یک خطای کوچک در اندازهگیری بود که به بروز تفاوتی اندک در سرعت نور و نوترینوها میانجامید. تکرار آزمایشها، اشتباهبودن نتایج اولیه را اثبات کرد. پشت پرده این خبر، نه جعل بود، نه دستکاری اطلاعات و نه دادهسازی، بلکه ناشی از اتصال نادرست کابل فیبر نوری بود که جیپیاس را به کامپیوتر وصل میکرد.
اما بازگردیم به ماجرای رسوایی فولکسواگن. نصب نرمافزار برای کمتر نشاندادن میزان واقعی آلایندههای خروجی از اگزوز به هیچوجه نمیتوانست بهعنوان یک خطای آزمایشگاهی یا سهلانگاری توجیه شود. این برنامه بیتردید یک تقلب سیستماتیک و برنامهریزیشده بوده که در نهایت در تله یک پژوهش مستقل دانشگاهی افتاده و دستش رو شده است. از بخت بد فولکسواگن، افشای این تقلب ممکن است تنها به ایالات متحده آمریکا محدود نشود و دیگر مشتریان این خودروساز بزرگ نیز ممکن است به تست مستقل آلایندگی خودروهای وارداتی این شرکت روی بیاورند.
*BJOG (An International Journal of Obstetrics & Gynaecology
**(Scientific misconduct)
***eTBLAST
****CERN
فایل پی دی اف متن کامل این مقاله در وبسایت روزنامه شرق
لینک این مقاله