ما با مغز درباره مغز فکر می‌کنیم

عرفان کسرایی| مجله دانستنیها، اسفند 1393

 

دنیای عجیبی است. فیزیک، کیهان شناسی، زیست شناسی و زمین شناسی، شیمی و فیزیولوژی و سایر علوم به همان میزان که فهم و شناخت ما از جهان هستی را زیاد می کنند، به ما نشان می دهند که جهان تا به چه حد پیچیده و عجیب است.

زمانی که با رویکرد علمی به رویدادهای جهان نگاه کنیم همه چیز را عجیب تر و حیرت برانگیز تر می بینیم. آن وقت قطرات باران که به شیشه می خورند؛ وزش ناگهانی باد که پنجره اتاق را محکم می بندد؛ حرکت ابرها؛ پیچیدن صدای سوت قطار داخل تونل، تشکیل رنگین کمان، سوختن یک شمع، سوسو زدن نور ستاره در آسمان، سرد شدن خود بخودی لیوان قهوه داغ روی میز و خیلی پدیده های روزمره به مراتب عجیب تر از آن به نظر می رسند که ظاهرا هستند. به عبارت بهتر رویکرد علمی به جهان یک سنخ احساس حیرت را در انسان زنده می کند و سبب می شود هیچ رویداد و اتفاقی در جهان به نظر آدمیزاد بدیهی نباشد.

پشت همین دستنوشته که اکنون می خوانید؛ داستان حیرت انگیزی پنهان شده است، آن هم داخل واگن قطار مسیر شهر گوتینگن؛ حدود پنج هزار کیلومتر دورتر از شما در یک قارهء دیگر. از دیدگاه فیزیولوژیک؛ برهم کنش بین نورون ها (و سیناپس ها) و یک تبادل الکتروشیمیایی یا تکانه الکتریکی یون های سدیم و پتاسیم به میزان ۷۰- میلی ولت تا ۵۰+ میلی ولت در مغز این افکار را تولید کرده است.

سپس این فکر با تحریک عصبی ماهیچه های انگشت؛ روی صفحه کلید تایپ و به کدهای دیجیتالی تبدیل شده است و بعد از هم از طریق ماهواره ها به صورت امواج الکترومغناطیسی دوباره در کامپیوتر به کدهای دیجیتالی تبدیل شده. مانیتور ؛ این کدهای دیجیتالی را (به صورت حروف الفبا) نشان داده، شما این حروف روی مانتیتور خود می بینید؛ نور در شبکیه چشم تان به تکانه های الکتریکی تبدیل شده و با سرعت ۱۲۰ متر بر ثانیه برای پردازش به مغز شما رسیده است. در مغز شما دوباره همان اتفاقی می افتد که در مغز من افتاد؛ شما مفهوم این نوشته را درک می کنید و در قالب یک مفهوم راجع به آن فکر می کنید. یعنی تکانه های الکتریکی و همان تبادل الکتروشیمیایی یون های سدیم و پتاسیم. حتی موضوع می تواند از این هم پیچیده تر باشد.

مثلا اگر دربارهء محتوای این دستنوشته با دوست خود صحبت کنید؛ در این حالت این دومینو را که از یون های سدیم و پتاسیم نورون های مغز من آغاز شده، با ارتعاش حنجره تان به امواج صوتی تبدیل کرده اید که در گوش دوست شما با ارتعاش مکانیکی پرده گوش به مغز او ارجاع داده شده و دوباره تبدیل به مفهوم می شود. پیچیدگی شبکه سیگنال دهی مغز تقریبا تصور ناپذیر است. یکصد میلیارد نورون که هر کدام هزار سیناپس دارد، ماشینی با صد تریلیون ارتباط متقابل پدید آورده. اگر شمارش آنها را با سرعت یک عدد در هر ثانیه شروع کنید، تا ۳۰ میلیون سال پس از این هم هنوز در حال شمارش خواهید بود!

بله، این تنها بخشی از سرگذشت چند سطر بود که اینک در مقابل شماست. غیر از این اتفاقات روزمره زندگی همه ما به طرز حیرت برانگیزی عجیب و پیچیده اند. اگر چه که چندین و چند قاعده اصلی بر تمامی رویدادهای جهان حاکم است. به بیان دیگر این قواعد هم بر بدن ما و هم بر محیط و اشیاء اطراف حاکم هستند. مثلا قوانین ترمودینامیک؛ هم روی تبادل حرارت بین فنجان قهوه داغ روی میز با محیط اثر می کند و هم روی حرارت بدن ما. یا زمانی که خودرو ناگهان ترمز می کند بدن ما نیز مثل یک جسم معمولی بی جان تحت تاثیر قوانین فیزیک به جلو متمایل می شود. آیا مناسبات مکانیکی دنیا بر اندیشه انسان نیز حاکم است؟

این یکی از پرمناقشه ترین مباحث علوم شناختی* است ؛ یعنی پژوهش درباره حالت ذهنی انسان؛ قبل و بعد از فکر و اندیشه. پژوهشگران علوم شناختی سالهاست که در پی یافتن پاسخی به این نوع پرسش ها هستند. آیا فکر انسان درست مثل یک ماشین به صورت جبری عمل می کند یا اراده آزاد بر اندیشه انسان حاکم است. هنوز هیچکس پاسخ دقیق این پرسش را نمی داند.

*Cognitive science

فایل پی دی اف این مقاله در مجله دانستنیها

Leave a Comment