عرفان کسرایی | بی بی سی فارسی نوزدهم اکتبر 2018
رد پای نظريه های توطئه را تقریبا هر کجا می توان یافت. از دنیای سیاست گرفته تا علم و فناوری با دیدگاه هایی روبرو هستیم ک از وجود دست هایی پنهان و پشت پرده در جهان صحبت می کند. برخی معتقدند زمین یک صفحه مسطح است و تمامی تصاویر و ویدئوهای سازمان فضایی ناسا و آنچه که در رسانه ها درباره کروی بودن زمین نشان داده می شود پروپاگاندای رسانه ای است. برخی هم بر این باورند که آدولف هیتلر تا همین چند سال پیش زنده بوده و در آرژانتین زندگی می کرده است. عده ای هم می گویند زلزله های سال های اخیر طبیعی نبوده و عامدانه توسط یک پروژه مخفیانه به نام هارپ ایجاد شده اند. یافتن منشاء و همچنین چگونگی شکل گیری چنین باورهایی از مدت ها پیش موضوع پژوهش و تحقیق جامعه شناسان و فیلسوفان و روانشناسان اجتماعی بوده است. دیدگاه پارانويايی مبنی بر اینکه سرنخ هر رویداد در توطئه عوامل پشت پرده است و یک هیئت مدیره در جهان وجود دارد که تحولات سیاسی جهان را تعیین می کند مساله ای نیست که با ظهور اینترنت و شبکه های اجتماعی ایجاد شده باشد. برای مثال از همان سال ۱۹۶۹ یعنی زمانی که انسان طی ماموریت آپولو ۱۱ بر ماه فرود آمد همواره شایعات بسیاری وجود داشته مبنی بر این که تصاویر منتشر شده این رخداد تاریخی، چیزی جز یک سناریوی تبلیغاتی آمریکایی در جریان جنگ سرد نبوده است. بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ دست کم ۷ درصد از مردم آمریکا باور دارند که سفر به ماه یک پروژه ساختگی بوده است. گرمایش زمین و مساله تغییرات آب و هوایی که شواهد علمی هیچ جای تردیدی برای آن باقی نگذاشته نیز از دیدگاه های پارانويايی در امان نمانده و برخی نظرسنجی ها نشان می دهند که حدود ۱۷ درصد از مردم در سراسر دنیا بر این باورند یک برنامه عمدی تغییرات آب وهوایی* در جهان حال انجام است
تئوری توطئه، صورت بندی ساده مسائل دشوار
باورهای مبتنی بر تئوری های توطئه عموما ساده هستند و قابل فهم برای عموم. به ندرت پیچیدگی های فنی و تخصصی در آن ها یافت می شود و غالبا هم به شکلی اسرارآمیز اما ساده بیان می شوند. البته همین عامل، یعنی صورت بندی ساده این باورها، سرعت پخش آنها را در جامعه افزایش می دهد. زیرا عده بیشتری از مردم احساس می کنند از یک موضوع مهم و یک راز بزرگ سر درآورده اند. کافی است در نظر بگیریم که تاریخ و سیاست به واسطه پیچیدگی و در هم تنیدگی رخدادها بی نهایت پیچیده هستند. وقایعی در تاریخ اتفاق افتاده که هنوز با گذشت سالها بسیاری از جنبه های آن در هاله ای از ابهام باقی مانده است. ترور جان اف کندی، قتل جان لنون، و یا حادثه یازده سپتامبر هر کدام جوانب ناشناخته ای دارند که از قضا همین جنبه های ناشناخته به ساخت تئوری های توطئه دامن می زنند. در نبود سند و مدرک و شواهد تاریخی کافی، بازار داغ شایعه و تئوری های توطئه هم داغ می شود و تحلیل های عجیب و رازآلود نیز با استقبال عمومی روبرو می شوند. در این بین، برخی از تئوری های توطئه ، تفاسیر رازآلود و تاریخی از وقایع جهان ارائه می دهند. از رمز داوینچی سخن می گویند و از اعداد مقدس ماسونها. این گروه از هواداران تئوری توطئه تلاش می کنند حتی رخدادهایی مانند حادثه یازده سپتامبر را نیز با پیشگویی های نوسترآداموس و اسرار کابالیست ها توضیح دهند. افرادی هستند که با تا زدن اسکناس های پنج و ده و بیست دلاری، تصویر برج های تجارت جهانی می بینند که در آتش می سوزد و تصور می کنند که با این کار از مخوف ترین رازهای پشت پرده جهان رمزگشایی کرده اند. از نفوذ معماری فراماسونری و نمادهایی چون ابليسک و هرم و پرگار و گونيا در سازه های شهری سخن می گویند و تلاش می کنند نشان دهند که تحولات سیاسی دنیا، یک توطئه از پیش تعیین شده است. توطئه ای که از سوی یک هیات حاکمه پشت پرده و مخوف طراحی شده و مردم جهان را بازی می دهد. جذابیت تئوری های توطئه (به زبان عامه: تفکر دایی جان ناپلئونی) تا حدی به همین سادگی و اختصار آن باز می گردد. فرد باورمند به تئوری توطئه، با پیدا کردن شکل هرم و چشم جهان بین، تصور می کند پاسخ پرسش های خود را یافته و اینک می داند پای یک توطئه پشت پرده در میان است. ایده ای که نه فهم آن مانند نظریه های علمی یا جامعه شناسی دشوار است و نه بررسی آن نیاز به تحلیل و سند و مدرک دارد. هر کسی با هر سطحی از سواد و دانش می تواند در خیابان و تصاویر به دنبال این نمادها بگردد و از اینکه به همین سادگی توانسته اسرار بزرگ جهان را کشف کند احساس رضایت کند.
انسان، موجودی نظریه پرداز
انسان موجودی است نظریه پرداز. موجودی که با مشاهده پدیده های طبیعت درگیر یک مساله می شود و تلاش می کند برای حل آن مساله، تئوری طرح کند. انسان حتی در دوره های باستانی نیز برای وقوع پدیده هایی چون سیل و زلزله و طوفان دلیل می تراشید و چون درکی از ساز و کار فیزیکی جهان نداشت علت وقوع آن ها را به خشم خدایان اساطیری نسبت می داد. برقراری یک رابطه علّی بین پدیده ها خاصیت ذهن انسان است. از دید انسان، زلزله و خشکسالی و کم آبی و شیوع بیماری ها و هر پدیده دیگر حتما علّتی دارد. این علت می تواند خیلی چیزها باشد اما فارغ از اینکه چه باشد، حتما علتی برای آن ها وجود دارد و هیچ پدیده یا رخداد تاریخی نمی تواند بدون علت به وقوع بپیوندد. لیکن در نبود عقلانیت علمی و بدون شواهد و مدارک می توان هر روز بی شمار تئوری در علم و سیاست و تاریخ تولید کرد. اگر غربالی برای نظریه پردازی وجود نداشته باشد می توان هر پدیده ای را به هر علت دلبخواهی ربط داد و آسمان به ریسمان بافت. مروجان تئوری توطئه که اطلاعی از ساز و کار زمین شناسی و فعالیت های گسل های زمین ندارند ، می توانند زلزله را به پروژه هارپ (برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا) نسبت دهند و مثلا بگویند که هارپ یک سلاح مخوف تولید زلزله است که آمریکایی ها به کمک آن در مناطق مختلف جهان، گردباد و طوفان و زلزله ایجاد میکنند. چنین ایده ای اگرچه توسط هیچ گواه و سند و مدرک علمی پشتیبانی نمی شود (و به عبارت دیگر توسط علم مردود می شود) اما ممکن است به دلیل سادگی و رازآلود بودن، هواداران بسیاری هم پیدا کند.
تولید تئوری های توطئه در عین حال راهی برای شانه خالی کردن از مسئولیت نیز به شمار می رود. حاکم باورمند به نظریه توطئه، همواره تلاش می کند شکست ها و ناکامی ها و مشکلات داخلی خود را به توطئه یک دشمن خارجی نسبت دهد. توهم توطئه، می تواند به عنوان ابزار روانی حکومت ها برای توجیه ناکارآمدی نیز استفاده شود. محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۹۰ گفته بود که دشمن، ابرهایی را که به سمت ایران میآیند، تخلیه میکند و غربی ها با استفاده از تجهیزاتی خاص، به گونه ای عمل كرده اند كه ابرها تخلیه شده و ابرهای بارش زا به ایران نرسد. رئیس سازمان پدافند غیرعامل نیز از توطئه بیگانگان و اسرائیل در برف دزدی و غیربارور کردن ابرهای در حال ورود به ایران صحبت کرده بود و دشمن را عامل تغییرات اقلیمی ایران دانسته بود. غیر اینها نوع دیگری از تئوری های توطئه نیز وجود دارد که بر اساس آن، دولت ها و یا دانشمندان به یافته ها یا تکنولوژی هایی دسترسی پیدا کرده اند که به دلایل گوناگون آنها را از اطلاع عموم مردم جهان مخفی و پنهان نگاه می دارند. با نگاهی به شبکه های اجتماهی به وفور می توان مثال هایی برای چنین دیدگاه هایی یافت. اینکه موجودات فضایی پیدا شده اند اما ناسا خبر آن را منتشر نمی کند، اینکه داروی درمان قطعی سرطان کشف شده اما شرکت های داروسازی به دلایل اقتصادی از افشای آن خودداری می کنند و بسیاری شایعاتی که چه بسا بسیاری از ما حتی آنها را نشنیده باشیم. وجه اشتراک همه این نظریه های توطئه اما شاید یک چیز باشد. هیچ کدام از آنها مستند نیستند و شواهدی برای تایید آنها در دست نیست. این بدان معنا نیست که در دنیای سیاست و علم و اساسا در تاریخ، توطئه وجود ندارد. از قضا کاملا بالعکس سراسر تاریخ لبریز است از توطئه و دسیسه، اما “تئوری توطئه” بحث دیگری است. تئوری توطئه، نظریه پردازی بدون مدرک مبتنی بر همه ترسی پارانوئیدی (همه دشمن پنداری) است و عقاید غیرمستند،غیرمنطقی و حتی بیمارگونه.
*secret large-scale atmospheric program
متن این مقاله در وبسایت بی بی سی فارسی
پ.ن: متن انتشار یافته در بی بی سی اندکی بامتن اصلی متفاوت است
من این مقاله رو تو بیبیسی خوندم و خواستم بگم که جدا مقاله خوبی بود.
ممنونم پیمان عزیز. خیلی لطف دارید سپاس
Hello, just wanted to mention, I loved this post. It was inspiring.
Keep on posting!