کرونا، جنگ بیولوژیک یا پاندمی محتمل؟

با شیوع جهانی ویروس کرونای جدید* ، مردم سراسر جهان در هراسی باورنکردنی به سر می بردند. عده زیادی جان خود را از دست داده اند، کسب و کارها آسیب جدی دیده، بسیاری از مرزها بسته شده و حمل و نقل عمومی در بسیاری از کشورها فلج شده است. در چنین شرایطی پرسش های بسیاری درباره منشاء بیماری کرونای جدید** طرح می شود که در دو دسته عمده جای می گیرد. یکی پرسشی است که پاسخ آن برای دانشمندان و موسسات تحقیقاتی از اهمیت فراوانی برخوردار است و آن هم یافتن بیمار صفر است. چه نخستین کسی که در چین به این ویروس مبتلا شده و چه بیمار صفر در هر کشور که طبیعتا دانستن آن به کنترل و مهار و یافتن علت شیوع بیماری کمک می کند. پرسش درباره منشاء ویروس کرونای جدید برای افکار عمومی و البته سیاستمداران نیز به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. از سویی برخی منابع ویروس کرونا را تلاش دولت چین برای ساخت سلاحی بیولوژیک ارزیابی می کنند ومحصول مهندسی ژنتیک. تام کاتن سناتور آرکانزاس در گفتگوی تلویزیونی خود با شبکه فاکس نیوز از جمله کسانی بود که این ایده را به صراحت طرح کرد. گروه دیگری در جبهه سیاسی چین، روسیه و حکومت ایران، ویروس کرونا را تهاجم بیولوژیک ایالات متحده علیه چین و حکومت ایران می دانند و بر این باورند که امریکایی ها این ویروس را با هدف نابودی اقتصاد چین ساخته اند. ادعاهای بزرگ، شواهد بزرگ می طلبند. چیزی که در شرایط کنونی در دسترس نیست و هیچ گواه و شاهد قابل استنادی برای چنین ادعاهای بزرگی وجود ندارد و همه این ادعاها بر پایه حدس و گمان و البته با چاشنی سوگیری سیاسی بیان شده اند. اما آیا این به آن معناست که اساسا جنگ بیولوژیک وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد؟ نه! اساس این ادعا که جنگ بیولوژیک واقعا وجود دارد اشتباه نیست و بلکه در طول تاریخ از ششصد سال پیش از میلاد نیز وجود داشته است. با وجود آنکه باید از افتادن به دام تئوری های توطئه پرهیز کرد، اما گزینه های محتمل روی میز را نیز نمی توان به سادگی کنار گذاشت. کافیست توجه کنیم که یک گزارش نیچر در سال ۲۰۱۷ وقوع فاجعه را در آزمایشگاه ویروس شناسی ووهان به طور ضمنی پیش بینی کرده بود. هرچند که با گسترش بیماری کووید 19  توضیح جدیدی به گزارش اضافه شد مبنی بر اینکه نیچر نمی تواند شیوع کرونا را به این آزمایشگاه مربوط کند و هیچ گواه مستدلی برای تایید این مساله ندارد و دانشمندان همچنان بازار غذاهایی دریایی ووهان را منشاء شیوع آن می دانند. اگرچه برخی منابع چینی، علاقه مندند تا بیماری کرونای جدید را جنگ بیولوژیک امریکایی ها علیه خود تلقی کنند اما اگر بنا به بررسی گزینه های مشکوک جنگ بیولوژیک باشد، آزمایشگاه میکروبیولوژی ووهان که در سال ۱۹۵۶ پایه ریزی شده (نام کنونی یعنی انستیتو ویروس شناسی ووهان*** از سال ۱۹۷۸ بر این موسسه گذاشته شده است) یکی از متهمان ردیف اول خواهد بود. ضمن آنکه صرف متهم کردن رقبای سیاسی، دلیل محکمه پسندی نیست و در طول تاریخ، نمونه های مشابه فراوانی وجود دارد که هرگز اثبات نشده اند. گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی بریتانیا را به تلاش برای ورود تب زرد به هند و وارد کردن حشرات آلوده از آفریقای غربی متهم می کرد و مقامات چینی نیز پیش تر ایالات متحده را متهم کرده بودند که اپیدمی وبا را در سال ۱۹۶۱ در هنگ کنگ شایع کرده است. حتی در زمان شیوع سارس نیز این ادعا از سوی منابع چینی وجود داشت که سارس یک سلاح بیولوژیک است تا اقتصاد چین را با بحران مواجه کند.

جنگ بیولوژیک واقعا وجود دارد

از نظر تاریخی استفاده از عوامل بیولوژیک بیماری زا، انتشار عمدی میکروارگانیسم ها و سموم خطرناک حتی قرن ها پیش از آنکه میکروارگانیسم ها شناخته شوند رایج بوده است. صدها سال پیش، هم از قربانیان طاعون برای زمینگیر کردن دشمن استفاده می شده و هم از سموم گوناگون. جنگ بیولوژیک را در ساده ترین شکل ممکن می توان به معنای استفاده از عوامل بیولوژیک شامل باکتری ها، ویروس ها و قارچ ها و همچنین فراورده های آن برای از بین بردن یا ناتوان کردن انسان ها تعریف کرد.  در جریان جنگ جهانی دوم، ارتش ژاپن یک واحد محرمانه تحقیقات و توسعه سلاح های میکروبی و شیمیایی به نام واحد ۷۳۱ را گسترش داده بود و در همان زمان روی استفاده از طاعون و وبا و سیاه زخم و کزاز در جنگ های بیولوژیک کار می کرد. این مساله فقط منحصر به ژاپن نبود. امریکایی ها نیز تا زمان نیکسون برنامه تحقیقاتی گسترده ای در زمینه جنگ بیولوژیک داشتند و تازه اوایل دهه هفتاد میلادی بود که ذخایر تسلیحات بیولوژیک آمریکا شامل عوامل سیاه زخم و سم بوتولیسم و نظایر نابود شد. بریتانیا نیز ذخایر تسلیحات بیولوژیک خود را در اواخر دهه شصت میلادی منهدم کرد. اتحاد جماهیر شوروی سابق اما برنامه تحقیقاتی خود در زمینه توسعه سلاح های بیولوژیک را انکار می کرد و به هر حال کنوانسیون منع توسعه، تولید و ذخیره سازی تسلیحات بیولوژیک تازه در اوایل دهه هفتاد میلادی تصویب شد. معاهده ای که ذخیره سازی پاتوژن ها و توکسین ها را که هیچ توجیهی برای اهداف درمانی و صلح آمیز ندارند ممنوع می کرد.  در عین حال دولت های کمونیستی بلوک شرق همچنان با استفاده از فناوری های شوروی دست به قتل مخالفان می زدند و نمونه های بسیاری از این قتل ها در این دهه ثبت شده است. حتی در سال های اخیر نیز یک نمونه تلاش ماموران مخفی روسیه برای حمله با یک نوع عامل عصبی علیه مخالفان به تنش بین بریتانیا و روسیه دامن زد. روس ها در چنین مواردی چندان سابقه خوبی ندارند. اپیدمی سیاه زخم در حادثه سوردولفسک روسیه (در آوریل ۱۹۷۹) در یک تأسیسات بیولوژیک نظامی (به نام محوطه ۱۹) باعث ابتدلا و مرگ دهها تن شد. در آن زمان مقامات شوروی اصرار داشتند که شیوع سیاه زخم ناشی از مصرف گوشت های آلوده خریداری شده از بازار سیاه بوده اما بعدها با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مشخص شد که اپیدمی سیاه زخم، ناشی از نشت اتفاقی آلودگی از این تاسیسات بوده است. در امریکا نیز پس از حملات یازدهم سپتامبر، یک پرونده عجیب پخش باکتری سیاه زخم توجه بسیاری را به خود جلب کرد. پرونده نامه های پستی آلوده به باکتری سیاه زخم که بعدها با خودکشی دکتر آیوینز از انستیتوی تحقیقات پزشکی بیماری های عفونی در ایالت مریلند، مختومه شد. آیوینز به این متهم بود که نمونه ای از باکتری سیاه زخم را در اختیار داشت که جهش های ژنتیکی آن درست مانند نمونه هایی بوده که در حملات بیولوژیکی در خاک آمریکا مورد استفاده قرار گرفته بودند. درست در اواخر ماه مارس بیست و پنج سال پیش یک فرقه ژاپنی به نام اوم ‌شینریکیو با استفاده از گاز مایع سمی سارین به خطوط متروی توکیو حمله کردند که در جریان آن عده زیادی کشته و مجروح شدند. بعدها مشخص شد اعضای این فرقه در سال ۱۹۹۲ تلاش کرده بودند ویروس ابولا را از زئیر به دست آورند و از آن با اهداف تروریستی استفاده کنند.

آیا ویروس کرونا ساختگی است؟

پاسخ به این پرسش هرگز به این سادگی ممکن نخواهد شد. از نظر دانشمندان، برای پاسخ به چنین پرسشی اطلاعات فراوان لازم است و ممکن است بررسی و تحقیق درباره آن سالها به طول بیانجامد. ضمن آنکه کلمه ساختگی، برای ویروس عنوان چندان مناسبی نیست. برخی از مطالعات جدید، مهندسی شدن این ویروس را صراحتا رد می کنند. با این وجود این احتمال که ویروس های آزمایشگاهی به شکلی کاملا غیرعامدانه یا بر اثر عدم رعایت پروتکل های امنیتی به بیرون نشت کرده باشد، کم یا زیاد، یک احتمال ممکن است. بر خلاف تصور رایج، خانواده ویروس کرونا همین چند ماه اخیر کشف نشده است. اولین گزارش از ویروس های کرونای انسانی  باز می گردد به سال ۱۹۶۵ و همچنین مقاله ای که سال بعد از کشف آن در ژورنال لنست منتشر شد. نگاهی به نمودار سازمان جهانی بهداشت درباره شیوع عفونت ها از آغاز قرن بیست و یکم به این سو نشان می دهد که جهان تقریبا همواره در معرض اپیدمی یا پاندمی بوده است. شیوع ویروس اچ وان ان وان**** در سال ۲۰۰۹ که پایان همه گیری جهانی آن در آگوست ۲۰۱۰ اعلام شد، یک نمونه از بیماری هایی است که کم و بیش ، کشورهای بسیاری را مانند شرایط این روزها با خود درگیر کرده بود. دهها مقاله علمی در ژورنال های معتبر می توان یافت که در آنها نسبت به شیوع ویروس های زونوتیک (قابل انتقال بین حیوان و انسان) هشدار داده شده بوده است. مقالاتی که با بررسی های ژنتیکی و بر اساس آنالیز داده های دانش اپیدمیولوژی با اشاره به اچ 5 ان 1 و اچ 3 ان 2***** از شیوع ویروس ها و به پیامد آن بیماری های مشابه در آینده خبر داده بودند. پروژه های علمی مانند پروژه ای به نام پیش بینی پردیکت ******* یا پروژه جهانی ویروس******** همین حالا در حال شناسایی ویروس هایی هستند که پتانسیل این را دارند مانند انواع کروناویروس، همه گیری جهانی پیدا کند. فراتر از اینها، علم امروز و روش های مدلسازی ریاضی و کامپیوتری و حتی هوش مصنوعی) پیش بینی بسیاری از فجایع و اپیدمی ها و حتی احتمال بروز آتش سوزی در جنگل ها را نیز ممکن کرده است. یک مقاله منتشر شده در نیچر حدود سه سال پیش، با مدلسازی و بررسی نقشه جهانی ویروس های پستانداران پیش بینی کرده بود که کدام مناطق جهان احتمالا در معرض شیوع ویروس هستند و کدام پستاندار بیشترین احتمال انتقال ویروس را خواهد داشت. هرچند این مطالعه، محتمل ترین حالت شیوع عفونت ویروسی بعدی را در امریکای جنوبی حدس زده بود اما منشاء احتمالی آن خفاش ذکر شده بود. خفاش، همان منبع ویروسی است که دانشمندان اینک درباره علت شیوع ویروس کرونای جدید نیز ارائه می دهند

*SARS-CoV-2

** (COVID-19)

***Wuhan Institute of Virology

****H1N1

*****H3N2

******H5N1

*******PREDICT

******** The Global Virome Project : GVP

 

 

لینک این یادداشت در وبسایت رادیو فردا

Leave a Comment